اصلاحاتی که شامل اسامی غذاها می شوند
فهرست مطالب
یکی از روش های رایجی که هنگام یادگیری زبان انگلیسی به زبان آموزها توصیه و پیشنهاد می شود، یادگیری اصطلاحات روزمره و کاربردی به صورت موضوعی یا دسته بندی شده است. اکثر این اصطلاحات را میتوان از نظر لغاتی که در آن به کار برده شده است، در دسته بندی های مختلف و جداگانه ای قرار دارد. برای مثال می توانید به یادگیری اصطلاحاتی که شامل اسامی حیوانات می شوند بپردازید. بسیاری از آنها به وفور در گفتگوهای روزمره ی نیتیوها به کار می روند. مثلاً برای کسی که بیش از اندازه سرش شلوغ است می توانید از اصطلاح be busy as a bee استفاده کنید. همچنین یادگیری اصطلاحاتی که شامل لغات مربوط به اعضای بدن می شوند نیز شدیداً توصیه می شود.
در این مطلب نیز ما با در نظر گرفتن اهمیت یادگیری اصطلاحات انگلیسی، تعدادی از پرکاربردترین اصطلاحاتی که شامل اسامی غذاها (food) و یا میوهها (fruit) میشوند و همچنین تنقلات به انگلیسی که شامل sweets/snack/refreshment است را در غالب چند مثال جمع آوری کردهایم. با این مقاله همراه باشید.
(It’s as) easy as pie
در مورد این اصطلاح، در مقاله کاربردهای as…as در زبان انگلیسی نیز صحبت کرده ایم.
وقتی انجام کاری به قدری ساده باشد که بنظر برسد هر کسی می تواند آن را انجام دهد، از این اصطلاح برای توصیف آن به کار برده می شود. به معنی “مثل آب خوردن/بسیار آسان”.
Doing this job is easy as pie.
انجام این کار مثل آب خوردن است.
For Mary, getting a pilot’s license was easy as pie. She seemed to have a natural talent for it.
برای ماری، گرفتن گواهینامه خلبانی بسیار آسان بود. به نظر می رسید او استعدادی ذاتی در این زمینه داشت.
(To) go bananas/nuts
به معنی “عصبانی شدن/دیوانه شدن”
I got so bored that I’m going bananas.
انقدر حوصله ام سر رفته است که دارم دیوانه می شوم.
گاهی به معنی “هیجان زده شدن” هم هست.
She’ll go bananas when you tell her the news.
وقتی خبر را به او بگویی هیجان زده خواهد شد.
(You are) the apple of my eye
یک اصطلاح فوق العاده کاربردی برای ابراز اندازه علاقه ی خود به کسی.
یعنی “تو نور چشم من هستی”.
My daughter is the apple of my eye.
دخترم نور چشم من است.
She’s the apple of her father’s eye.
او نور چشم پدرش هست.
Butter someone up
به معنی “خودشیرینی کردن/چاپلوسی کردن به منظور رسیدن به هدفی خاص”.
We’ll have to butter Mary up before we tell her the news about the broken vase.
باید قبل از اینکه به ماری خبر شکسته شدن گلدان را بدهیم برایش خودشیرینی کنیم.
He always butters up his boss so that he won’t have to work so hard.
او همیشه برای رئیسش چاپلوسی می کند تا مجبور نباشد خیلی سخت کار کند.
(To be) full of beans
معنی full of beans میشود “پرانرژی و فعال بودن”.
The kids were full of beans after the circus.
بچه ها بعد از سیرک بسیار پرانرژی بودند.
I’ve never known anyone be full of beans before breakfast.
هرگز کسی را نشناخته ام که قبل از صبحانه کلی انرژی داشته باشد.
In a nutshell
به معنی “حقیقتاً /مخلص کلام/خیلی مختصر”.
زمانی که می خواهید اصل مطلب را بطور کاملاً واضح و بی مقدمه بیان کنید، قبل از آن می توانید از این عبارت کاربردی استفاده کنید. به عنوان مثال:
In a nutshell, I’m having a bad day.
خلاصه بگویم، دارم روز بدی را سپری می کنم.
Well, in a nutshell, we have to work late.
خب، مخلص کلام این است که باید تا دیروقت کار کنیم.
Piece of cake
این اصطلاح نیز همانند اصطلاح اول، برای توصیف چیزی که بسیار راحت و آسان باشد به کار می رود.
Repairing the car was a piece of cake.
تعمیر این ماشین خیلی راحت بود.
For him, taking tests is a piece of cake.
برای او، تست دادن مثل آب خوردن است.
The exam was a piece of cake.
امتحان خیلی راحت بود.
As cool as a cucumber
به معنی “خونسرد و آرام بودن”.
She walked in as cool as a cucumber, as if nothing had happened.
خونسرد و آرام وارد شد انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
I thought I was afraid of flying, but I was cool as a cucumber all the way to England.
فکر می کردم از پرواز می ترسم، ولی تمام راه تا انگلستان خونسرد و آرام بودم.
(To be) the cream of the crop
یعنی “بهترین بودن/برگزیده بودن”.
The medical school’s graduates are considered to be the cream of the crop and can get jobs wherever they want to.
فارغ التحصیلان دانشکده پزشکی به عنوان افراد برگزیده محسوب می شوند و می توانند هر شغلی که می خواهند کسب کنند.
(To) put all your eggs in one basket
این اصطلاح یا ضرب المثل یعنی “تمام دارایی خود را روی یک چیز سرمایه گذاری کردن/تمام اعتماد و امید خود را وابسته به یک شخص یا یک چیز کردن”.
I’m applying for several jobs because I don’t really want to put all my eggs in one basket.
برای چندین شغل درخواست می دهم چون واقعاً نمی خواهم فقط به یکی از آنها امید ببندم.
(To) spill the beans
معنی اصطلاح spill the beans به “فاش کردن یک راز یا حقیقت” اشاره دارد.
On Monday, I’m going to spill the beans about my travel plans.
روز دوشنبه، قصد دارم برنامه سفرم را فاش کنم.
(To) cry over spilled milk
وقتی مدام غصه گذشته را می خورید و روی اشتباهات گذشته متمرکز هستید.
There’s no use crying over spilled milk
غصه گذشته را خوردن هیچ فایده ای ندارد.
We made a mistake but there’s no point in crying over spilled milk.
اشتباه کردیم اما غصه گذشته را خوردن هیچ فایده ای ندارد.
Don’t cry over spilled milk. The past is past.
غصه گذشته را نخور. گذشته ها گذشته.
(To) work for peanuts
دریافت حقوق بسیار پایین برای کاری که ارزش زیادی دارد.
اصطلاحاً یعنی “چندرغاز حقوق گرفتن”.
They expect us to work for peanuts.
آنها انتظار دارند برای چندرغاز حقوق کار کنیم.
Like two peas in a pod
یعنی “کاملاً شبیه به هم بودن خصوصاً از لحاظ ظاهر”.
The twins are like two peas in a pod.
دوقلوها کاملاً شبیه به هم هستند.
(To be) in a pickle
اصطلاح آخر هم یعنی “در موقعیتی سخت و دشوار قرار گرفتن/در تنگنا بودن”.
I’m in a pretty pickle.
توی وضعیت خیلی دشواری هستم.
خود لغت pickle به معنی خیارشور است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.