توصیف شهر و محل زندگی به زبان انگلیسی
توصیف شهر و محل زندگی به زبان انگلیسی راهی عالی برای به اشتراک گذاشتن بخشی از هویت و فرهنگ ماست و یکی از مباحث پرطرفدار برای آموزش مکالمه زبان انگلیسی به شمار میرود. برای این منظور، لازم است با لغات و نحوه توصیف شهر خود آشنا باشید تا تأثیری مثبت روی شنونده داشته باشید. اگر شما هم به دنبال راهی برای توصیف و مکالمه ای فوق العاده در مورد زادگاه و محل زندگی خود هستید، این مطلب از آکادمی آموزش زبان انگلیسی سهیل سام میتواند راهنمای مفیدی برای شما باشد.
برای توصیف محل زندگی و زادگاه خود، ابتدا با گفتن نام آن، مکان قرار گیری و سایز شهر خود شروع به صحبت کنید. به مثال زیر توجه کنید.
I come from Tehran, the capital of Iran. It’s a crowded city with a population of about 9.039 millions.
من اهل تهران، پایتخت ایران هستم. این شهر شلوغ با جمعیتی در حدود 9.039 میلیون نفر است.
سپس به توصیف در مورد ویژگیهای جغرافیایی آن مانند رودخانه ها، کوهها و یا آب و هوا بپردازید. مثلاً؛
My city is known for its beautiful beaches and a lovely temperate climate.
شهر من به خاطر سواحل زیبا و آب و هوای معتدل دوست داشتنی اش مشهور است.
و بعد میتوانید جزئیات تاریخی یا فرهنگی جالب آن را به اشتراک بگذارید. به جمله زیر دقت کنید.
My city has a rich history; it’s filled with colonial-era architecture and vibrant cultural festivals.
شهر من دارای تاریخی غنی است. پر از معماری دوران استعمار و جشنواره های فرهنگی پر جنب و جوش است.
در مورد مکانها یا جاذبه های محبوب شهر خود صحبت کنید.
One of the most famous spots is the Solís Theatre, an iconic building in the heart of the city.
یکی از معروفترین مکانها، تئاتر سولیس است، ساختمانی نمادین در قلب شهر.
همچنین میتوانید حکایات شخصی یا آنچه را که بیشتر در مورد زادگاه خود دوست دارید، بیان کنید.
I love strolling along the Rambla, a long promenade by the sea. It’s where I have many fond memories.
من عاشق قدم زدن در امتداد رامبلا، تفرجگاه طولانی در کنار دریا هستم. اینجا جایی است که خاطرات شیرین زیادی دارم.
از صفتهای مختلف برای توصیف مناظر، صداها و فضای آن استفاده کنید.
My hometown is a lively, colorful city with a relaxed atmosphere.
زادگاه من شهری پر جنب و جوش و رنگارنگ با فضایی آرام است.
غذاهای مخصوص شهر خود را توصیف کنید.
You can’t visit my hometown without trying our famous Baqaliqatoq, a traditional dish.
شما نمیتوانید به زادگاه من سفر کنید بدون امتحان کردن باقالیقاتوق معروف ما، یک غذای سنتی.
میتوانید ویژگیها یا سبک زندگی افرادی که در آنجا زندگی میکنند را شرح دهید.
People in my city are very friendly and always willing to help.
مردم شهر من بسیار مهربان هستند و همیشه مایل به کمک هستند.
در ادامه تعدادی سؤال در مورد محل زندگی و زادگاه به همراه پاسخ برای نمونه برایتان فراهم آورده ایم. اگر یکی از اهداف شما، شرکت در آزمون های معتبر زبان انگلیسی مانند آزمون آیلتس یا آزمون PTE است، تمرین و تسلط روی موارد زیر بسیار ضروری است.
Describe your hometown.
زادگاه خود را توصیف کنید.
My hometown is a small city. It is both traditional and modern because of having several festivals celebrated by the locals, and at the same time it is starting to be developed with increasing number of infrastructures and establishments.
زادگاه من شهر کوچکی است. به دلیل داشتن چندین جشنواره که توسط مردم محلی برگزار میشود، هم سنتی و هم مدرن است و در عین حال با افزایش تعداد زیرساخت ها و تأسیسات شروع به توسعه کرده است.
Where is your hometown located?
زادگاه شما کجا واقع شده است؟
My hometown, Sorsogon City is located in the southernmost tip of the Bicol Peninsula and the Luzon Island. Bicol is one of the regions in the Philippines and Luzon is the biggest island in the country.
زادگاه من، شهر سورسوگون در جنوبیترین نقطه شبه جزیره بیکول و جزیره لوزون واقع شده است. بیکول یکی از مناطق فیلیپین و لوزون بزرگترین جزیره این کشور است.
Is it easy to travel around your hometown?
آیا سفر در اطراف شهر شما آسان است؟
Yes, it is. It is a small city but there are different kinds of transportation available.
بله همینطور است. این شهر کوچک است اما انواع مختلفی از حمل و نقل در دسترس است.
What is it known for?
به چه چیزی معروف است؟
It is known for “Pili nuts”. They are said to grow in volcanic soil.
با “آجیل پیلی” معروف است. گفته میشود که آنها در خاک آتشفشانی رشد میکنند.
What do people in your town do?
مردم شهر شما چه کار میکنند؟
Agriculture and fishing are common in my hometown. Also, with the latest modernization, numerous office jobs have appeared in my town.
کشاورزی و ماهیگیری در شهر من رایج است. همچنین، با آخرین مدرن سازی، مشاغل اداری متعددی در شهر من ظاهر شد.
In what ways can you improve your hometown?
از چه راههایی میتوانید شهر خود را بهبود ببخشید؟
One problem in my hometown is a low accessibility of some places due to problems of public transportation systems. Although there are different means of transportation, it can still take you hours to get to certain venues. For example, the earliest bus leaves at 5:00 am and the latest – around 5:30 pm. Therefore, for those who go back from work after 5:30 pm, it gets increasingly difficult to commute.
یکی از مشکلات شهر من دسترسی کم به برخی از مکانها به دلیل مشکلات سیستم حمل و نقل عمومی است. اگرچه وسایل حمل و نقل مختلفی وجود دارد، اما هنوز هم میتواند ساعتها طول بکشد تا به مکانهای مورد نظر برسید. به عنوان مثال، اولین اتوبوس در ساعت 5:00 صبح و آخرین آن – حدود ساعت 5:30 بعد از ظهر حرکت میکند. بنابراین، برای کسانی که بعد از ساعت 5:30 بعد از ظهر از محل کار خود باز میگردند، رفت و آمد به طور فزاینده ای دشوار میشود.
What is the main reason for liking a hometown other than the fact you were born there?
دلیل اصلی دوست داشتن یک شهر غیر از اینکه در آنجا متولد شده اید چیست؟
I reckon, we all love our hometowns, because we were raised there. I am personally used to this place and I have become very comfortable with it. I have created some very pleasant memories here – met friends, family, my first love, first academic achievements. In my hometown I was formed physiologically as an individual.
من فکر میکنم، همه ما شهر خود را دوست داریم، زیرا در آنجا بزرگ شده ایم. من شخصاً به این مکان عادت کرده ام و در آن خیلی احساس راحتی میکنم. من خاطرات بسیار خوشایندی را در اینجا ایجاد کرده ام – دوستان، خانواده، اولین عشقم، اولین دستاوردهای تحصیلی. در زادگاهم از نظر فیزیولوژیکی به عنوان یک فرد شکل گرفتم.
Most people in this world do not live in their hometowns. Why?
اکثر مردم این دنیا در زادگاه خود زندگی نمیکنند. چرا؟
Well, I guess the majority of people feel that there could be more opportunities outside of their hometowns and consequently – comfort zones. Therefore, many believe that living in such a comfortable place, with relatives and friends can be distracting and too relaxing on the way of pursuing goals. Also, people (not only youth) strive to explore other places and experience different cultures across the globe.
خب، حدس میزنم اکثریت مردم احساس میکنند که میتوانند فرصتهای بیشتری در خارج از شهرشان و در نتیجه – در مناطق آسایش خود داشته باشند. بنابراین، بسیاری بر این باورند که زندگی در چنین مکانی راحت، در کنار اقوام و دوستان میتواند حواسپرتی و آرامش را در مسیر تعقیب اهداف ایجاد کند. همچنین، افراد (نه تنها جوانان) تلاش میکنند مکانهای دیگر را کشف کنند و فرهنگهای مختلف را در سراسر جهان تجربه کنند.
در ادامه مقاله، تعدادی لغت و عبارتهای لازم برای توصیف شهر و محل زندگی خود خواهید داشت.
Famous: well-known
مشهور
In the 12 days they were in Nevada they paid visits to some of the most famous landmarks in America
در 12 روزی که در نوادا بودند، از برخی از مشهورترین نقاط دیدنی آمریکا بازدید کردند.
Situated: located somewhere
واقع شده
Windsor is situated 20 miles (32km) due west of London in the Thames Valley.
ویندزور در فاصله 20 مایلی (32 کیلومتری) غرب لندن در دره تیمز واقع شده است.
Imposing local buildings: visually impressive buildings
ساختمانهای محلی با ابهت و زیبا
There‘s the imposing Queen‘s Hotel.
هتل باشکوه کوئینز آنجاست.
Huge: extremely large
بسیار بزرگ
The universe is so huge and so old we must expect loads of different places where life could exist.
جهان آنقدر بزرگ و قدیمی است که باید منتظر مکانهای مختلفی باشیم که در آن حیات وجود داشته باشد.
Shopping mall: shopping center
All high streets and shopping malls are slightly rearranged versions of each other.
همه خیابانهای مرتفع و مراکز خرید، نسخههایی از یکدیگر هستند که کمی تغییر ترتیب دادهاند.
Poor area: region; part of world, country or town lacking money
منطقه فقیر و محروم
Cities have rich and poor areas.
شهرها دارای مناطق غنی و فقیر هستند.
Ethnic neighborhood: a district forming a community with a common national or cultural tradition within a town or city
ناحیه ای که جامعه ای را با سنت ملی یا فرهنگی مشترک در یک شهر تشکیل میدهد.
The multitudes of ethnic neighborhoods in Melbourne are found mainly out in the suburbs.
انبوهی از محله های قومی در ملبورن، عمدتاً در حومه شهر یافت میشوند.
District: an area or quarter within a city or town; a locality within a country
ناحیه یا محله ای در داخل شهر یا شهرک؛ محلی در داخل یک کشور
Melbourne had three identifiable districts: upper middle class, middle class and working class.
ملبورن دارای سه منطقه قابل شناسایی بود: طبقه متوسط رو به بالا، طبقه متوسط و طبقه کارگر.
Traditional: relating or conforming to well-established customs, practices or style
ستنی؛ مرتبط با آداب و رسوم، رویهها یا سبکهای شناخته شده
My hometown is a small city. It is both traditional and moderns.
زادگاه من شهر کوچکی است. هم سنتی است و هم مدرن.
Infrastructure: the basic physical and organizational structures and facilities (e.g., buildings, roads, and power supplies) needed for the operation of a society or enterprise
زیرساخت؛ امکانات اولیه فیزیکی و سازمانی (مانند ساختمانها، جادهها و منابع برق) مورد نیاز برای فعالیت یک جامعه یا شرکت
The city is starting to be developed with increasing number of infrastructures and establishments.
این شهر با افزایش تعداد زیرساختها و تأسیسات، شروع به توسعه کرده است.
Establishment: a business organization, public institution, or household
تأسیس؛ یک سازمان تجاری، مؤسسه عمومی یا خانوار
More and more educational establishments are starting business studies.
مؤسسات آموزشی بیشتر و بیشتری در حال شروع مطالعات تجاری هستند.
Transportation: a system or means of taking people or goods from one place to another
حمل و نقل؛ سیستم یا وسیله ای برای بردن افراد یا کالاها از مکانی به مکان دیگر
It is a small city but there different kinds of transportation are available
این شهر کوچک است اما انواع مختلف حمل و نقل در آن موجود است.
Agriculture: the science or practice of farming
کشاورزی
Agriculture and fishing are common in my hometown.
کشاورزی و ماهیگیری در شهر من رایج است.
Fishing: the activity of catching fish, for commercial or sporting reasons
ماهیگیری به دلایل تجاری یا ورزشی
The seas around Mayo support a wide variety of fish species which provide the sea angler with excellent fishing.
دریاهای اطراف مایو انواع مختلفی از گونههای ماهی را پشتیبانی میکنند که ماهیگیری عالی را برای ماهیگیران دریا فراهم میکند.
Pace: the relative speed of progress or change
سرعت نسبی پیشرفت یا تغییر
We will remind students to raise their hands if the lecture pace is too fast.
اگر سرعت سخنرانی خیلی سریع است به دانش آموزان یادآوری می کنیم که دستهای خود را بالا ببرند.
Poverty: the state of being extremely poor
فقر
Absolute poverty in the globalizing developing countries fell sharply in the last 20 years.
فقر مطلق در کشورهای در حال توسعه جهانی در 20 سال گذشته به شدت کاهش یافته است.
Amenities: organizations, businesses, or buildings providing a service in a particular location
امکانات رفاهی؛ سازمانها، مشاغل یا ساختمانهایی که خدماتی را در یک مکان خاص ارائه میدهند.
The village offers an excellent range of amenities including grocery and food stores, post office, public house, primary school and Churches of various denominations.
این دهکده طیف عالی از امکانات رفاهی از جمله فروشگاههای مواد غذایی و خواروبار، اداره پست، خانه عمومی، مدرسه ابتدایی و کلیساهای فرقه های مختلف را ارائه میدهد.
Outskirts: outer areas of a town or city
حومه
A gondola from the town center or a cable-car from the outskirts take you up to Rochebrune.
یک تله کابین از مرکز شهر یا یک تله کابین از حومه شما را به Rochebrune میبرد.
Shortage: an insufficiency of something needed or wanted
کمبود؛ ناکافی بودن چیزی که مورد نیاز است
One of our biggest problems locally is the shortage of housing, particularly for young adults.
یکی از بزرگترین مشکلات محلی ما کمبود مسکن است، به ویژه برای جوانان.
Congestion: the fact or instance of blocking or overcrowding a place, especially with traffic
ازدحام؛ واقعیت یا نمونه ای از مسدود شدن یا شلوغی یک مکان، به ویژه به دلیل ترافیک
The new bridge should ease congestion in the area.
پل جدید باید ازدحام در منطقه را کاهش دهد.
Vibrant: full of energy and enthusiasm
پر جنب و جوش:؛ سرشار از انرژی و اشتیاق
This is a vibrant cosmopolitan city.
این یک شهر جهانی پر جنب و جوش است.
Bustling: full of activity and people
شلوغ؛ پر از فعالیت و جمعیت
Louth is a beautiful unspoiled Georgian town, with a bustling market
لوث یک شهر زیبای بکر گرجستان است که بازاری شلوغ دارد.
Provincial: relating to or involving a province
استانی
Scenes of violence were reported in provincial towns
صحنه های خشونت در شهرهای استانی گزارش شده است.
Dull: boring
کسل کننده
Students short of money have always faced long hours of dull or repetitive work in supermarkets, pubs or clubs.
دانش آموزان کم پول همیشه با ساعات طولانی کار کسل کننده یا تکراری در سوپرمارکتها، میخانه ها یا کلوپ ها مواجه بوده اند.
Local delicacy: something that is good to eat belonging or relating to a particular area or neighborhood
غذاهای لذیذ محلی
But the French were the first to consider geese a culinary delicacy
اما فرانسویها اولین کسانی بودند که غازها را یک غذای لذیذ در نظر گرفتند.
Growing rapidly: increasing quickly
رشد سریع
The interactive games industry is growing rapidly
صنعت بازیهای تعاملی به سرعت در حال رشد است.
Culture: art, music, literature, and related intellectual activities, considered collectively
فرهنگ؛ هنر، موسیقی، ادبیات و فعالیتهای فکری مرتبط که به صورت جمعی در نظر گرفته میشوند
It is less stressful than a big city, and full of bookshops, libraries, and people interested in culture.
استرس کمتری نسبت به یک شهر بزرگ و پر از کتابفروشی، کتابخانه و افراد علاقه مند به فرهنگ است.
Downtown: relating to the business and commercial center of a town or city
مرکز شهر؛ مربوط به مرکز تجاری یک شهر است
The heart of Sydney’s downtown
قلب مرکز شهر سیدنی
Intersection: a road junction
تقاطع جاده
The University’s main entrance and reception is at the intersection of Borough Road and Albert Road.
ورودی و پذیرش اصلی دانشگاه در تقاطع جاده بورو و جاده آلبرت است.
Dramatic change: sudden and striking difference, modification or an alteration
تغییر چشمگیر؛ تفاوت ناگهانی و چشمگیر، اصلاح یا تغییر
This dramatic change was caused both by the presence of the family and by the introduction of herding and agriculture.
این تغییر شگرف، هم به دلیل حضور خانواده و هم با ورود گله داری و کشاورزی ایجاد شد.
Industrial facilities: the means to do something, as provided by the equipment in a building, room, or other place
تأسیسات صنعتی
A very large number of the city’s industrial facilities were destroyed or severely damaged.
تعداد بسیار زیادی از تأسیسات صنعتی شهر ویران شده یا به شدت آسیب دیده است.
Crowded roads: roads full of people
جاده های شلوغ
The roads can be very crowded with traffic.
جاده ها میتوانند به دلیل ترافیک بسیار شلوغ باشند.
Accessibility: being physically accessible or available
دسترسی
South Liverpool is the ideal short break destination with easy accessibility from the north via the M5.
لیورپول جنوبی مقصدی ایده آل برای استراحت کوتاه با دسترسی آسان از شمال از طریق M5 است.
Improved economically: become better
بهبودی اقتصادی
Multiple new train lines improved economically remote city’s parts.
چندین خط قطار جدید، بخشهای دورافتاده شهر را از نظر اقتصادی بهبود بخشید.
Business center: a place where businesses can rent offices or rooms for meetings, events, etc
مرکز تجاری؛ مکانی که مشاغل میتوانند دفاتر یا اتاقهایی را برای جلسات، رویدادها و غیره اجاره کنند.
Business Center is located along Norton Shops.
مرکز تجاری در امتداد فروشگاههای نورتون واقع شده است.
Expanding: growing larger in size or scope
در حال گسترش؛ بزرگتر شدن از نظر اندازه یا دامنه
Northampton is an expanding area and wages for care assistants cannot match those to be found in industry, ‘says Bill Aitken, the department‘s operations manager.
بیل ایتکن، مدیر عملیات بخش میگوید: نورث همپتون یک منطقه در حال گسترش است و دستمزد دستیاران مراقبت نمیتواند با دستمزدهای موجود در صنعت برابری کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.