دو الگوی خوشگل با Make
فعل make می تونه به معنی “مجبور کردن یا وادار کردن باشه“. به جااان خودم!
توی این کاربرد دو تا الگوی کاربردی و خوشگل داره.
الگوی اول: حالت معلوم داره یعنی فاعل مشخصه.
Make somebody do something
کسی رو مجبور به انجام کاری کردن
حواستون باشه که از مصدر بدون to استفاده می کنیم.
Akbar always makes me wash the dishes.
اکبرآقا همیشه منو مجبور به شستن ظرف ها می کنه.
My parents always make me do my homework before I go out.
پدر و مادرم همیشه منو مجبور می کنن که قبل از اینکه برم بیرون تکالیفم رو انجام بدم.
الگوی دوم: حالت مجهول داره یعنی فاعل مشخص نیست، چیزی که مهمه اون مفعوله، یعنی کاری که روش انجام شده.
Be made to do something
به انجام کاری مجبور شدن
اینجا مهم نیست که کی ما رو مجبور می کنه.
توجه کنید که توی این حالت از مصدر با to استفاده میشه. مثلاً:
I was made to work late.
مجبور شدم تا دیروقت کار کنم.
I was made to wait for hours.
مجبور شدم ساعتها منتظر بمونم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.