لغات و اصطلاحات مربوط به امتحان و نمرات
فهرست مطالب
یادگیری لغات و اصطلاحات مربوط به امتحان و نمرات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اصطلاحات بخش مهمی از زبان انگلیسی روزمره محسوب میشوند و تقریباً در اکثر موقعیتها چه در گفتار و چه در نوشتار مورد استفاده قرار میگیرند. اگر میخواهید زبان انگلیسی شما طبیعیتر به نظر برسد که قطعاً همینطور است، باید فعالانه سعی کنید لغات و عبارات اصطلاحی مربوط به موقعیتهای مختلف را یاد بگیرید. به عنوان مثال باید بدانید که برای توصیف آب و هوا در زبان انگلیسی از چه لغات و اصطلاحاتی باید استفاده کرد و یا لازم است با اصطلاحاتی که شامل اسامی حیوانات میشوند آشنایی داشته باشید. برای این منظور، باید تا جایی که میتوانید خود را در معرض زبان قرار دهید و کتابها و منابع مفید و مختلفی را مطالعه کنید.
از موقعیتهای رایجی که ملزم به یادگیری لغات مربوط به آنها هستید، مربوط به فصل امتحانات، لغات مرتبط با آمادگی قبل از امتحانات، کلمات مربوط به آزمونها و نمرات و همچنین جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد امتحانات دانشگاه است. یک زبان آموز حرفه ای باید بداند از چه جملات و اصطلاحات انگلیسی در مورد درس خواندن و امتحان دادن استفاده کند. اگر نمیدانید برای یادگیری اصطلاحات انگلیسی مربوط به تحصیل، به چه کتابی مراجعه کنید، پس با این مقاله همراه باشید. میخواهیم تعدادی از رایج ترینها را با شما به اشتراک بگذاریم. همچنین در مقاله ای مجزا، به موضوع لغات و اصطلاحات مربوط به مدرسه پرداخته ایم.
در ادامه، ابتدا لغات و اصطلاحات مربوط به آمادگی قبل از امتحان را به شما معرفی میکنیم.
Before the exam
شما قبل از امتحان چه کارهایی برای آماده شدن انجام میدهید؟ از قبل، شروع به خواندن درسها و مرور منظم میکنید؟ یا همه این کارها را به روزها و ساعتهای آخر موکول میکنید؟! در ادامه لیستی از لغات و اصطلاحات کاربردی همراه با مثال، برای توصیف کارهایی که باید قبل از امتحان انجام دهیم را برایتان آماده کرده ایم. همچنین در قسمتی از مقاله، به توصیف انواع دانش آموز خواهیم پرداخت. خودتان را چگونه دانش آموزی میبینید؟ درس خوان و سخت کوش، یا معمولی و توی بعضی از درسها ضعیف؟
1- معلم خصوصی گرفتن/کلاس خصوصی گرفتن:
take extra lessons / have private tuition / private coaching = pay for a personal teacher to help you with the subject
She’s going to take extra lessons in French to help her pass the exam.
او قصد دارد کلاس های خصوصی فرانسه بگیرد تا کمکی به او در امتحان شود.
She was never sent to school, having private tuition at home instead.
او هرگز به مدرسه فرستاده نشد، در عوض تعلیم خصوصی در منزل داشت.
He has private tuition in English.
او تعلیم خصوصی زبان انگلیسی دارد.
Jamie’s parents arranged private tuition for him from a dyslexia specialist.
والدین جیمی ترتیب یک آموزش خصوصی از یک متخصص خوانشپریشی را برای او دادند.
2- مرور کردن
مرور یکی از مهمترین کارها برای تثبیت و یادآوری مطالبی است که قبلاً یاد گرفته ایم. اگر برنامه ریزی و تمرینات روزانه برای یادگیری زبان را به درستی انجام دهید، قطعاً نتایج باور نکردنی کسب خواهید کرد.
revise = go over everything you’ve studied
Tonight I’m going to revise biology, then it’s math tomorrow night.
امشب قصد دارم زیست شناسی را مرور کنم، سپس فرداشب ریاضی را.
.You must revise your English for the mid-term examination
باید برای امتحان میانترم انگلیسی ات را مرور کنی.
.I have to revise for math
باید برای ریاضی مرور داشته باشم.
برای یادگیری نحوه درست مرور پس از یادگیری، می¬توانید به مقاله اصول مرور مطالب در زبان انگلیسی رجوع کنید.
3- مرور کردن (غیر رسمی در British English)
معادل revise است ولی در لحن خودمانی و غیر رسمی
“Swot up = an informal synonym for “revise
.I have to swot up on phrasal verbs for the test tomorrow
مجبورم فعلهای چند قسمتی انگلیسی را برای امتحان فردا مرور کنم.
.I have to swot up my physics now
الان باید فیزیکم را مرور کنم.
.You’ll need to swot up your irregular verbs during the holiday
شما باید افعال بی قاعده خود را در طول تعطیلات مرور کنید.
4- به خاطر سپردن اطلاعات بسیار زیاد در مدت کوتاه
شب امتحان سعی میکنیم تا جایی که امکان دارد بیشتر درس بخوانیم و مطالب بیشتری را به ذهن بسپاریم. برای توصیف این کار از فعل cram استفاده میکنیم. cram در کل به معنی انباشته کردن هست که هم برای اطلاعات کاربرد دارد و هم افراد و اشیا.
cram = try and force as much information into your head as possible
I’ve got to cram for next week’s test.
من باید برای آزمون هفته آینده حسابی درس بخوانم.
She was cramming for her Economics exam.
او برای امتحان اقتصادش حسابی تلاش میکرد.
It would take two or three months of cramming to prepare for entrance exam.
آماده شدن برای کنکور، دو یا سه ماه زمان برای خواندن می برد.
5- حفظ کردن
بعضی مطالب هستند که فقط باید آنها را حفظ کنیم و نیازی به فهم آنها نیست. مثل فرمولهای ریاضی و فیزیک یا اشعار.
learn by heart / memorize(se) = try to remember facts etc, without necessarily understanding them
I need to learn the English irregular verbs by heart.
من باید افعال بی قاعده انگلیسی را حفظ کنم.
Try to learn by heart these English words and phrases.
سعی کن این لغات و عبارات انگلیسی را حفظ کنی.
در این مورد، نکاتی در خصوص یادگیری لغات را مطالعه نمایید.
He made an effort to memorize the route they were taking.
او تلاش کرد مسیری که طی میکردند را به خاطر بسپارد.
شما چطور دانش آموزی هستید؟
What sort of student are you?
آیا دانش آموز سخت کوشی هستید؟ همیشه نمرات بالای کلاس را شما کسب می کنید یا معمولی هستید؟ برای توصیف اینکه خودتان یا همکلاسی هایتان چطور دانش آموزی هستید، میتوانید از لغاتی که در ادامه آورده ایم استفاده کنید.
1- ستاره (درخشان)
stellar = a star performer
Matin gave a stellar performance.
متین نمایش فوق العاده ای ارائه داد.
2- سخت کوش
Hard-working = someone who tries
She’s very hard-working but not very imaginative.
او بسیار سخت کوشه اما تخیل قوی ندارد.
I was always very hard-working at school.
من همیشه در مدرسه بسیار سخت کوش بودم.
3- دانش آموزی که همیشه نمرات برتر را کسب می کند.
straight A = a student who always gets top marks
With another teacher and some therapy, Akbar is a straight A student, his mother said.
مادرش گفت اکبر با یک معلم دیگر و کمی درمان، یک دانش آموز برتر است.
4- کسی که تلاش مداوم دارد، اما درخشان نیست (غیر رسمی)
plodder = someone who works consistently, but isn’t particularly brilliant
He was quiet, conscientious, a bit of a plodder.
اون ساکت، وظیفه شناس و زحمتکش بود.
5- دانش آموز متوس
Mediocre = not bad, average
How do I become a straight A student from being a mediocre one?
چطور میتوانم از دانش آموز متوسطی بودن، یک دانش آموز برتر شوم؟
I’m a mediocre student compared to the top students in my class.
من در مقایسه با دانش آموزان برتر کلاس خودم یک دانش آموز متوسط هستم.
5- دانش آموز ضعیف
Abysmal = terrible
How much will my school’s abysmal reputation affect my job prospects?
شهرت ضعیف (بد) مدرسه من چقدر بر آینده شغلی ام تأثیر میگذارد؟
American math education is so abysmal.
آموزش ریاضیات آمریکا بسیار ضعیف است.
در ادامه مقاله، با لغات و اصطلاحات مربوط به امتحان و نمرات آشنا خواهید شد.
1- امتحان دادن- نشستن سر جلسهی امتحان:
take an exam / sit for an exam = do an exam
I’m taking an exam in accountancy next week.
من هفتهی آينده امتحان حسابداری دارم.
You will have all your personal belongings inspected before you sit for the exam to ensure that no one is able to cheat.
قبل از اینکه برای امتحان (سر جلسه) بنشینید ، تمام وسایل شخصی شما بررسی خواهد شد تا اطمینان حاصل شود که هیچ کس قادر به تقلب نیست.
It was only when I sat for my final exam that I realized I had left my calculator at home
وقتی برای امتحان نهایی ام سر جلسه نشستم فهمیدم ماشین حسابم را در خانه جاگذاشته ام.
If my teacher hadn’t convinced me to sit for the exam, I never would have gotten into college.
اگر معلمم مرا متقاعد نمی کرد که سر جلسه ی امتحان بنشینم، هرگز وارد دانشگاه نمی شدم.
اگر فکر میکنید در مورد ساختار مربوط به مثال آخر دچار ابهام شدید، پیشنهاد میکنم مقاله جملات شرطی در زبان انگلیسی را حتماً مطالعه بفرمایید.
2- پاس کردن (قبولی در) امتحان:
pass an exam = get a good enough mark to succeed
I hope he’ll pass the Math exam.
امیدوارم در امتحان ریاضی قبول شود.
He has to pass a professional exam before starting his new job.
او باید قبل از شروع کار جدید خود در یک آزمون حرفه ای قبول شود.
Did you pass your final exam?
امتحان نهایی ات را قبول شدی؟
I knew I wouldn’t pass the German exam.
میدانستم که در امتحان آلمانی قبول نمیشوم.
3- نمرهی خوب گرفتن (عملکرد خوب) در امتحان:
get a good / high mark = do well in the exam
I got a good mark in English.
من نمره خوبی در (امتحان) انگلیسی گرفتم.
She didn’t get a very good mark for her other exams.
او نمره خوبی در امتحانات دیگرش کسب نکرد.
My brother got a high mark in his final exam.
برادرم نمره بالایی در امتحان نهایی اش کسب کرد.
4- نمرهی بد گرفتن (عملکرد بد) در امتحان:
get a bad / low mark = do badly in the exam
My brother got a low mark in Statistics.
برادرم نمره پایینی در آمار گرفت.
She got low marks in her exams.
او نمره های پایینی در امتحاناتش کسب کرد.
Study hard and try not to get low marks in your exams.
سخت درس بخوان و سعی کن در امتحانات خود نمرات کم نگیری.
5- قبولی در امتحان با عملکرد عالی (نمرات بسیار بالا)
pass with flying colors = pass with high marks
دوستان دقت کنید که در این اصطلاح (flying colors) نباید کلمات رو تک تک معنی کنیم. مثلا اگر به قسمت ترجمه ی google translate بروید و این اصطلاح را تایپ کنید، ترجمه ی خنده داری را تحویل میگیرید. در مقاله اهمیت یادگیری اصطلاحات انگلیسی به طور مفصل در این باره توضیح داده ایم.
مثال:
Congratulations! You passed with flying colors.
تبریک میگویم! با نمرات عالی قبول شدی.
Samantha was rather nervous taking her final exam, but she passed with flying colors!
سامانتا نسبت به شرکت در امتحان آخرش تا حدودی عصبی بود، اما با نمرات عالی قبول شد.
Your brother passed his apprenticeship with flying colors.
برادرتان دوره کارآموزی اش را با عملکرد عالی پشت سر گذاشت.
In spite of her worries, she passed the exam with flying colors.
با جود نگرانیهایش، امتحان را با نمرات عالی پاس کرد.
It was such a hard test. I have no idea how you managed to pass with flying colors.
این یک آزمون خیلی سخت بود. نمی¬دانم چطور توانستی با نمرات بالا قبول شوی.
6- فقط پاس کردن امتحان (نه با نمره ی خوب!)
شاید برایتان پیش آمده باشد که امتحانی سخت را با هر زحمتی که بوده پشت سر گذاشته باشید. درست است که نمره ی خوبی نگرفتید، ولی به هر حال قبول شدید. اینجاست که باید از اصطلاح زیر استفاده کنید.
scrape a pass = only just pass
She scraped a pass in Biology, but it was enough to get her in to University.
او زیست شناسی را به زور پاس کرد، اما همین کافی بود که او را وارد دانشگاه کند.
I managed to scrape through the exam.
من موفق شدم (فقط) امتحان را پاس کنم
He only just scraped through his exams.
تنها توانست امتحاناتش را به زور قبول شود
7- پاس نکردن امتحان
امیدواریم هیچ وقت برایتان پیش نیاید
fail an exam = not pass
He failed all his exams because he didn’t study hard enough.
او در تمام امتحاناتش رد شد چون به اندازه کافی سخت درس نخواند.
He failed math but passed all his other subjects.
ریاضی را رد شد ولی همه درسهای دیگر را قبول شد.
اگر با لغات و عبارات انگلیسی در رانندگی آشنا باشید، قطعاً میدانید که میتوانیم از فعل fail برای آزمونهای مربوط به گواهینامه و رانندگی نیز استفاده کنیم. مثلاً:
I failed my driving test the first time I took it.
اولین باری که در امتحان رانندگی شرکت کردم رد شدم.
8- تقلب کردن
در حین امتحان ممکن است شیطان گولتان بزند و تصمیم به تقلب بگیرید. مثلاً با خودتون یادداشت ببرید یا از رو دست کسی کپی کنید. برای چنین موقعیت¬هایی نیز لغت و مثال داریم:
cheat / copy / use a crib sheet = use dishonest methods to try and pass the exam, such as copying someone else, or hiding notes so you can read them during the exam
His cheating on the final examination queered his chances of graduation.
تقلب او در امتحان نهایی شانس فارغ التحصیلی اش را تغییر داد.
Anyone caught cheating will be immediately disqualified from the exam.
هرکسی که تقلب کند، بلافاصله از آزمون محروم میشود.
9- ناتوانی در یادآوری جواب هنگام امتحان
گاهی با وجود مطالعه زیاد، ممکن است به علت استرس یا هر دلیل دیگری نتوانید جواب سؤال یا سؤالاتی را به خوبی به یاد بیاورید و به اصطلاح باید کلی به مغز خود فشار بیاورید. معادل همین موقعیت را در زبان انگلیسی نیز داریم.
to rack one’s brain: to think long and hard
البته در نظر داشته باشید که در محاوره استفاده می¬شود. مثلاً:
I racked my brain, but I couldn’t remember the answer to question three.
به مغزم فشار آوردم ولی نتوانستم جواب سؤال سه را به یاد بیاورم.
Suzie racked her brain, but she couldn’t remember how to resolve the math problem.
سوزی به مغزش فشار آورد ولی نتوانست به یاد بیاورد که چگونه مسئله ریاضی را حل کند.
10- موفقیت در دوره یا دانشگاه
برای صحبت در مورد موفقیت در دانشگاه یا در دوره ای خاص می توانید از اصطلاح زیر استفاده کنید.
to breeze/sail through: to easily succeed at something
I don’t think you’ll be able to breeze through college if you’re majoring in chemical engineering.
اگر رشته مهندسی شیمی بخوانی، فکر نکنم قادر باشی کالج را با موفقیت بگذرانی.
Ricardo took Spanish in high school even though he’s a native Spanish speaker. Needless to say, he sailed through the course without any problems.
ریکاردو در دبیرستان دوره اسپانیایی برداشت، با اینکه یک اسپانیایی زبان بومی است. نیاز به گفتن نیست، او دوره را بدون هیچ مشکلی با موفقیت پشت سر گذاشت.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.