لغات و اصطلاحات مربوط به سیاست
یکی از مباحث و موضوعاتی که ممکن است حین مکالمه با کسی، به آن پرداخته شود، موضوع سیاست است اما سؤال اینجاست که اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرید، قادر به صحبت در مورد این موضوع خواهید بود؟ در نظر داشته باشید که پیش کشیدن چنین موضوعی خوشایند هر کسی نیست بنابراین قبل از اینکه با کسی وارد بحث سیاست شوید، اطمینان حاصل کنید که شخص مقابل مشکلی با صحبت در رابطه با این موضوع ندارد.
در این مطلب، ما به شما کلمات و عبارات مرتبط با سیاست را به همراه معنی معرفی کرده ایم. با ما همراه باشید.
لغات و اصطلاحات مربوط به سیاست
معادل کلمه سیاست در زبان انگلیسی لغت politics است. چند جمله با این لغت ببینید.
He is planning to retire from politics next year.
او قصد دارد سال آینده از سیاست بازنشسته شود.
He is very active in left-wing politics.
او در سیاست جناح چپ بسیار فعال است.
She studied politics at Leicester University.
او در دانشگاه لستر سیاست خوانده است.
activist
به فعال سیاسی گفته میشود.
He’s been a trade party activist for many years.
او سالها از فعالان حزب تجارت بوده است.
He was an activist by total commitment.
او یک فعال سیاسی با تعهد کامل بود.
advocate
طرفدار/حامی
We work as patient advocates for people living in mental health facilities.
ما به عنوان حامی بیماران برای افرادی که در مراکز بهداشت روان زندگی میکنند کار میکنیم.
She’s a passionate advocate of natural childbirth.
او مدافع پرشور زایمان طبیعی است.
ally
هم پیمان/متحد با کشوری دیگر
During the First World War, Turkey was an ally of Germany.
در طول جنگ جهانی اول، ترکیه با آلمان هم پیمان بود.
The US is one of Britain’s staunchest allies.
آمریکا یکی از سرسخت ترین متحدان بریتانیا است.
alliance
اتحاد/پیوستگی
NATO is sometimes called the Atlantic Alliance.
ناتو گاهی اوقات اتحاد آتلانتیک نامیده میشود.
The companies have formed an alliance to market the product.
این شرکتها اتحادی را برای بازاریابی محصول تشکیل داده اند.
anarchism
هرج و مرج طلبی
یک باور سیاسی که میگوید باید سازمان رسمی در جامعه کم باشد یا اصلاً وجود نداشته باشد، و مردم باید آزادانه با هم همکاری کنند.
I would say anarchism is the attempt to eradicate all forms of domination.
من میتوانم بگویم آنارشیسم تلاش برای ریشهکن کردن همه اشکال سلطه است.
For this reason, the root of the various problems with classical anarchism is an epistemological one.
به همین دلیل، ریشه مشکلات مختلف با آنارشیسم کلاسیک، یک معرفت شناختی است.
austerity
به یک وضعیت اقتصادی دشوار ناشی از کاهش مقدار پولی که دولت هزینه میکند اشاره دارد.
The Government says this austerity is essential to reduce the national debt.
دولت میگوید این ریاضت برای کاهش بدهی ملی ضروری است.
People protested in the streets against austerity.
مردم در خیابانها علیه سیاستهای ریاضتی تظاهرات کردند.
candidacy
کاندید/نامزد انتخاباتی بودن
She is expected to announce officially her candidacy for president early next week.
او قرار است اوایل هفته آینده رسماً نامزدی خود را برای ریاست جمهوری اعلام کند.
He withdrew his candidacy after the scandal damaged his reputation.
او پس از این که این رسوایی به شهرتش لطمه زد از نامزدی خود انصراف داد.
ballot
انتخابات با رأی مخفی
They decided to hold a ballot.
تصمیم گرفتند رأی گیری مخفی برگزار کنند.
Representatives were elected by ballot.
نمایندگان با رأی گیری مخفی انتخاب شدند.
referendum
رأی گیری که در آن از همه مردم یک کشور یا یک منطقه خواسته میشود تا در مورد یک مسئله مهم سیاسی یا اجتماعی نظر بدهند یا تصمیم گیری کنند.
Is it more democratic to hold a referendum, rather than let the government alone decide?
آیا برگزاری رفراندوم، دموکراتیکتر است تا اینکه دولت به تنهایی تصمیم بگیرد؟
There has been much debate over the exact wording of the referendum.
بحثهای زیادی بر سر بیان عبارت دقیقی از همه پرسی وجود داشته است.
bill
بیانیه رسمی یک قانون جدید برنامه ریزی شده که قبل از رأی گیری مورد بحث قرار میگیرد.
The bill was amended.
لایحه اصلاح شد.
An amendment to the bill was agreed without a vote.
با اصلاحیه این لایحه بدون رأی گیری موافقت شد.
apolitical
علاقه ای به سیاست یا ارتباط با آن نداشتن و یا با هیچ حزب سیاسی مرتبط نبودن
The organization insists that it is apolitical and does not identify with any one particular party.
این سازمان اصرار دارد که غیرسیاسی است و با هیچ حزب خاصی همسو نیست.
Most of the organizations were ostensibly apolitical.
بیشتر سازمانها ظاهراً غیرسیاسی بودند.
secularism
اعتقاد بر این که دین نباید با فعالیتهای اجتماعی و سیاسی عادی یک کشور درگیر شود.
If we want secularism and atheism to gain respect, we have to be able to disagree with each other without trying to destroy each other.
اگر بخواهیم سکولاریسم و بی دینی مورد احترام قرار گیرند، باید بتوانیم بدون تلاش برای تخریب یکدیگر با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشیم.
liberalism
اعتقاد سیاسی مبنی بر اینکه باید تجارت آزاد وجود داشته باشد، مردم باید آزادی شخصی بیشتری داشته باشند و تغییرات در جامعه باید به تدریج ایجاد شود.
He was confident that working men would support Liberalism.
او مطمئن بود که کارگران از اصول آزادی خواهی حمایت خواهند کرد.
capitalism
یک سیستم اقتصادی و سیاسی که در آن، دارایی، تجارت و صنعت به جای دولت، با هدف کسب سود توسط مالکان خصوصی کنترل میشود.
She wrote that capitalism was devastating the environment.
او نوشت که نظام سرمایه داری، محیط زیست را ویران میکند.
rally
تجمع
5,000 people held an anti-nuclear rally.
5000 نفر تجمع ضد هسته ای برگزار کردند.
monarchy
سیستم داشتن پادشاه یا ملکه
Is monarchy relevant in the modern world or should it be abolished?
آیا سلطنت در دنیای مدرن مطرح است یا باید لغو شود؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.