چگونه ظاهر افراد را توصیف کنیم؟
فهرست مطالب
احتمالاً بسیار برایتان پیش آمده است که با دوست یا خانواده در مورد ظاهر دیگران مثل همکاران خود یا رئیس شرکتی که در آن مشغول به کار هستید صحبت کنید. حتی ممکن است کسی را در خیابان ببینید و ناخودآگاه از صفاتی برای توصیف چهره او استفاده کنید. سؤال اینجاست که آیا تا به حال سعی کرده اید این توصیفات را به زبان انگلیسی بیان کنید؟ اینکه چگونه یک شخص را توصیف کنیم نیاز به دانش و مهارت دارد. لازم به ذکر است که توصیف ویژگیهای ظاهری یک فرد یکی از موضوعات اساسی در زبان انگلیسی به شمار می آید. همچنین یکی از سؤالات رایج در بخش اسپیکینگ آزمونهای زبان انگلیسی معتبر همانند آزمون زبان انگلیسی آیلتس و آزمون PTE پرسش در مورد صفات ظاهری به انگلیسی است.
بنابراین یک زبان آموز چه برای توصیف خود و چه توصیف ظاهری یک شخص دیگر، نیاز به یادگیری لغات انگلیسی و آموزش اصطلاحات انگلیسی مربوط به آن دارد. اکثر زبان آموزان گاهی فقط به استفاده از صفات ساده و معمولی اکتفا میکنند اما گاهی ممکن است نیاز پیدا کنند که به طور دقیق به توصیف جزئیات ظاهر بپردازند، از این رو این مطلب را آماده کرده ایم تا به شما در یادگیری صفات پیشرفته و صحبت به طور حرفه ای کمک کنیم. همچنین نکاتی در خصوص استفاده ی درست از آنها را ذکر کرده ایم تا بدانید در چه موقعیتی از آنها استفاده کنید تا باعث ناراحتی کسی نشوید.
Height
برای توصیف قد افراد به طور کلی صفت های tall به معنی قد بلند و short به معنی قد کوتاه به کار برده می شوند و به همراه آنها می توانید از very یا quite نیز استفاده کنید.
.She’s quite tall
او خیلی قدبلند است.
.Tom was short and stocky, with broad shoulder
تام قدکوتاه و تنومند با شانه های پهن بود.
اما اگر قد کسی بین این دو باشد، برای توصیف آن، لغات زیر بسیار کاربردی هستند.
of-medium height
of-average height
.She’s of medium height
او قد متوسطی دارد.
.He was in his late twenties and of average height
او در اواخر بیست سالگی با قد متوسط بود.
اگر هم خواستید دقیق تر بیان کنید از around به همراه اندازه ی قد خود استفاده کنید.
Around 5FT6
Weight
در مورد توصیف وزن و اندام افراد می توانید از صفات زیر استفاده کنید.
Thin
کسی که وزنش پایین تر از حد نرمال است. به طور معمول از این صفت چندان استفاده نمی شود چون کمی دور از ادب است و ممکن است به فرد مورد نظر بربخورد.
.He was tall and thin, with short brown hair
او لاغر و قدبلند با موهای کوتاه قهوه ای بود.
Skinny
این صفت نیز برای توصیف فردی که بسیار لاغر است استفاده می شود و البته ناگفته نماند که چندان مناسب و مؤدبانه نیست. همانند صفتهای bony و underweight که به لاغری بیش از حد اشاره دارند.
.Some supermodels are far too skinny
بعضی از سوپرمدل ها خیلی لاغر هستند.
.Women who smoke risk giving birth to underweight babies
زنان سیگاری در خطر به دنیا آوردن نوزادان کم وزن هستند.
Slender
برای توصیف کسی که اندامی لاغر اما سالم دارد.
.She’s slender and stylish
او لاغر و شیک بود.
Slim
کسی که لاغراندام و جذاب است. می توان از آن به عنوان مترادف slender استفاده کرد.
.Magazines are always full of advice about how to stay slim
مجلات همیشه مملوء از توصیه هایی در مورد چگونه لاغر و جذاب ماندن هستند.
Fat
این صفت یکی از منفی ترین ها برای توصیف وزن بالای افراد است، بنابراین در استفاده کردن از آن مراقب باشید.
.He looks much fatter than in his photo
او خیلی چاق تر از عکسش به نظر می رسد.
Overweight
به معنی کسی که وزنش بالاتر از حد نرمال است و اضافه وزن زیادی دارد و البته کمی از fat مؤدبانه تر است.
.Many medical conditions are caused by being overweight
بسیاری از وضعیت های پزشکی ناشی از اضافه وزن است.
Obese
به معنی چاقی مفرط است که ممکن است خطرناک باشد و باعث بیماری های مختلف شود.
.He’s a hugely obese young man
او یک مرد جوان بسیار چاق است.
Plump
راهی مؤدبانه تر برای صحبت در مورد اضافه وزن یا چاقی افراد است و معمولاً برای توصیف وزن خانم ها یا بچه ها به کار می رود.
.The nurse was a cheerful plump woman
پرستار، زن چاق و شادی بود.
.The baby’s nice and plump
بچه، نازنین و چاق است.
Chubby
این صفت به چاقی اشاره دارد اما در حالت سالم و جذاب آن.
.It was a baby with round chubby cheeks
نوزادی با گونه های چاق گرد بود.
.A chubby little baby was playing on the rug
بچه ی چاق کوچولو، داشت روی قالیچه بازی می کرد.
Big/large
کسی که هیکل و اندامی درشت دارد. معمولاً در نوشتارهای رسمی از large بیشتر استفاده می شود.
.My father was a big man
پدرم مرد درشت اندامی بود.
Flabby
کسی که چاق است با پوستی شل و نرم که ظاهری غیرجذاب دارد.
.Her body was getting old and flabby
بدنش پیر و شل و ول شده بود.
Portly
در توصیف مردان چاق و گرد مسن استفاده می شود.
.The bishop was a portly middle-aged gentleman
اسقف، نجیب زاده ای چاق و میانسال بود.
Stocky
فردی که تنومند با قدی کوتاه و وزنی سنگین است.
.Harry was stocky and middle-aged
هری تنومند و مسن بود.
Well-built
کسی که خوش اندام است و بدنی قوی و درشت دارد.
.Police say the man they are looking for is tall and well-built
پلیس می گوید مردی که به دنبالش هستند قدبلند و خوش اندام است.
Curvy
این صفت برای توصیف خانم هایی که داری اندامی جذاب و منحنی هستند استفاده می شود.
.They think she is attractive because of her curvy body
آنها فکر می کنند او به دلیل بدن منحنی اش جذاب است.
Curvaceous
این صفت نیز برای توصیف خانمهایی به کار می رود که دارای اندامی با قوس های ظریف هستند.
.My friend is a tall curvaceous young woman
دوستم یک خانم جوان قدبلند با قوس های ظریف زنانه است.
گاهی ممکن است جمله ی زیر را نیز بشنوید:
.Someone has some meat on their bones
روشی محاوره ای برای گفتن overweight است اما توجه داشته باشید که تقریباً مؤدبانه نیست و اگر طرف مقابل حساس باشد ممکن است باعث ناراحتی اش شوید.
Hair
یکی دیگر از راههای توصیف ظاهر افراد به انگلیسی، توصیف موهای خود یا شخصی دیگر است. برای این منظور میتوانید از الگوهای زیر استفاده کنید:
to-have……hair
to-be……hair
در جای خالی می توانید صفت مورد نظر را قرار دهید.مثلاً:
.He’s a tall dark-haired guy
او یک پسر قد بلند با موهای تیره است.
.He has black hair
او موهای مشکی دارد.
نکته:
در چنین حالتی، لغت hair جزء اسامی غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی به حساب می آید.
رنگ مو می تواند تیره و مشکی(dark/black) باشد همانند مثالهایی که در بالا ذکر شد، یا روشن و سفید (fair/white)، اما رنگهای مختلف دیگری نیز وجود دارد که در ادامه به همراه جزئیات معرفی کرده ایم.
Blonde
کسی که دارای موهای بلوند و زرد است.
.I have blonde hair
این لغت در نقش اسم هم به کار می رود. مثلاً به کسی که موی بلوند دارد می توان گفت: a blonde
به موهای نقره فام و زرد مایل به سفید، platinum blonde می گویند.
به موی طلایی، golden گفته می شود.
موهای نارنجی مایل به قهوه ای روشن را ginger hair می نامند.
مویی که به رنگ قهوه ای مات باشد، mousy hair نامیده می شود.
کسی که موهای خرمایی یا قهوه ای تیره دارد را می توان a brunette نامید.
به فردی که موهای قرمز داشته باشد a red-head گفته می شود.
برای توصیف موهای خاکستری نیز میتوان gray را به کار برد.
در مورد سایز مو از لغات زیر استفاده کنید.
Short
Shoulder-length
Medium-length
Long
مدل مویی وجود دارد که تا سطح چانه آویزان می شود و در تمام طول سر به یک اندازه است که آن را a bob haircut می نامند.
صفت bald به کسی که کچل و بی مو است اشاره دارد.
ممکن است از شما سؤال زیر پرسیده شود:
?How long is your hair
و شما در جواب می توانید به صورت های زیر جواب دهید:
.My hair goes down to my waist
اندازهی موهایم تا کمرم هست.
.I’m short-haired
موکوتاه هستم.
.I’m long-haired
من موبلندم.
در مورد حالت و استایل مو نیز از صفت های straight به معنی صاف، wavy به معنی مجعد و curly برای توصیف موهای فر استفاده کنید. همچنین صفت braids برای توصیف موهای بافته شده، ponytail به معنی موهای دم اسبی و pigtails برای توصیف مدل موی خرگوشی بسیار پرکاربرد هستند.
اگر خواستید با جزئیات بیشتر و در مورد جنس موها صحبت کنید صفات زیر به کمک شما خواهند آمد:
Soft, Silky, Shiny, Damaged, Dry
پوست انسان به طور طبیعی می تواند به رنگهای White, fair, pale, dark, brown, black باشد اما گاهی به منظور جذاب تر به نظر رسیدن، افراد پوست خود را برنزه می کنند که در این حالت می توان از صفت tanned که در انگلیسی آمریکایی tan نیز گفته می شود، استفاده کرد. مترادف آن نیز bronzed می باشد.
Face
افراد از نظر چهره می توانند دارای صورتی قلبی شکل یا همان heart-shaped face باشند. به صورت های گرد round face گفته می شود و اگر بیضی باشد oval face نامیده می شود. همچنین به صورت های زاویه دار و چهارگوش square face و به چهره های مثلثی شکل، triangle face می گویند.
در توصیف اجزای صورت نیز می توان از صفت ها و لغات مختلفی استفاده کرد. مثلاً در مورد سایز و حالت بینی، واژه های زیر بسیار کاربردی هستند:
Big nose
Small nose
Crooked nose (not in a straight line)
Straight nose
Button nose (small and round)
Hooked nose (one that curves down at the end)
Turned up/upturned nose
لبهای افراد نیز ممکن است حالت های متفاوتی داشته باشند که می توان از جمله ی آنها، thin-lipped, thick-lipped, full-lipped را نام برد.
در مورد رنگ چشم نیز می توان با به کار بردن رنگهایblue, brown, green, black, honey, gray, hazel, black به توصیف آنها پرداخت.
بعضی آقایان هم روی صورت خود ریش (beard) و سبیل (moustache) دارند.
گاهی نیز فقط مقداری ریش در زیر چانه ی خود دارند که به آن goatee یا همان ریش بزی گفته می شود.
دقت کنید که هیچکدام اینها صفت نیستند بلکه در نقش اسم در جمله ظاهر می شوند. مثلاً:
.He has a beard
او ریش دارد.
نکات بیشتر در جهت توصیف افراد
*به طور کلی وقتی یک خانم جذاب و زیبا باشد از صفت های زیر برای توصیف او استفاده می شود:
Beautiful, pretty, gorgeous
.Maria looks much prettier with her short haircut
ماریا با موهای کوتاهش بسیار زیباتر به نظر می رسد.
*و اگر مردی جذاب باشد:
Handsome, good-looking
.Sam was tall, dark, and handsome
سام قدبلند، تیره و خوش تیپ بود.
*از good-looking و gorgeous معمولاً هم برای توصیف خانم ها و هم آقایان استفاده می شود.
.You look gorgeous, Maria
زیبا به نظر می رسی ماریا.
.He’s a really good-looking guy
او یک پسر واقعاً خوش قیافه است.
*کسی که قدبلند و لاغر است را lanky می نامند و مترادف آن نیز در زبان انگلیسی، gangling است.
.She’s a lanky teenager
او یک نوجوان قدبلند لاغراندام است.
*به خانمی که قدی کوتاه و اندامی لاغر اما جذاب دارد، petite می گویند.
.She was a petite woman with blonde hair
او یک زن قد کوتاه با موهای بلوند بود.
*وقتی کسی از سن واقعی خود، جوان تر به نظر می رسد، می توان از صفت youthful برای توصیفش استفاده کرد.
.She has managed to maintain her youthful appearance
او توانسته ظاهر جوان خود را حفظ کند.
*به کسی که به طور منظم ورزش می کند و اندامی جذاب و سالم داردف fit گفته می شود.
.You must be very fit if you do so much running
اگر این قدر می دوید باید خیلی تناسب اندام داشته باشید.
*در توصیف کسی که چندان جذاب نیست، می توانید جمله ی زیر را بیان کنید:
.Someone is not much to look at
به نظر توصیف خوبی نیست اما بهتر و مؤدبانه تر از این است که از صفت ugly استفاده شود.
*وقتی کسی خوش پوش باشد می توانید برای توصیفش از روش های زیر استفاده کنید:
.Someone is smartly dressed
.Someone looks smart
.Someone is well-dressed
*کسی که بر طبق مد روز لباس می پوشد:
.Someone is stylish
.Someone is trendy
*اما وقتی کسی سلیقه ی خوبی در لباس پوشیدن ندارد، می توان به صورت زیر آن را بیان کرد:
.Someone is unfashionable
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.