کاربرد Just در زبان انگلیسی
فهرست مطالب
لغت just به عنوان یک قید در زبان انگلیسی، معانی و كاربردهای متفاوتی دارد. از جمله این كاربردها می توان به بیان زمان، میزان اهمیت چیزی، به عنوان تأكید و یا مترادف “فقط” اشاره كرد. همچنین از “just” در تعدادی از عبارات ثابت نیز استفاده میشود. در ادامهی این مطلب، معانی و كاربردهای واژه just در زبان انگلیسی را همراه با مثال بررسی میكنیم.
کاربردهای JUST در زبان انگلیسی
1- استفاده از just برای بیان زمان (به معنای اخیراً)
Just – As a Time Expression (Just = Recently)
در این كاربرد، زمانی از just استفاده میكنیم كه بخواهیم بگوییم چیزی اخیراً اتفاق افتاده است. باید دقت كنید كه از زمان حال کامل، که از نمونه زمانها در زبان انگلیسی است، استفاده کنید تا نشان دهید که یک عمل اخیراً رخ داده است و تاثیر آن هنوز در زمان حال هم ادامه دارد.
I’ve just been to the bank.
من تازه به بانک رفتم.
Tom’s just arrived. You can speak to him now.
تام تازه اومده الان میتونی باهاش صحبت کنی.
Mary’s just finished the report.
مری تازه گزارش رو تمام کرده.
John’s just told me that he’s getting married.
جان تازه به من گفت که داره ازدواج می کنه.
I’ve just been out shopping.
من تازه بیرون رفته بودم خرید.
2- just به معنای بلافاصله (فوراً)
2-Just = Immediately
از just میتوان زمانی كه اتفاق مهمی قرار است بلافاصله رخ دهد نیز استفاده كرد. در این كاربرد، از زمان حال استمراری یا «going to» برای بیان اینکه چیزی در شرف وقوع است استفاده کنید. اگر فعل در گذشته رخ داده باشد از زمان گذشته استمراری استفاده میكنیم.
He’s just getting ready to go now.
الان داره برای رفتن آماده میشه.
I’m just going to finish this and then we can go.
الان این رو تموم میكنم و بعدش میتونیم بریم.
Wait a minute – I’m just coming.
یه لحظه صبر کن- الان میام.
He was just leaving when the phone rang.
نزدیک بود بره که تلفن زنگ خورد.
3- just برای بیان زمان اتفاق
3- Just = Close to the Time
به این عبارات دقت كنید:
just after, just before, just when, just as.
از Just همچنین برای بیان اینکه چیزی تقریباً در زمان ذکر شده اتفاق افتاده استفاده میكنیم. در عباراتی مانند عبارات بالا كه به معنی: (درست بعد از، درست قبل از، درست زمانی که، درست به عنوان) هستند.
I saw Tom just as he was leaving yesterday.
من دیروز تام رو درست وقتی که داشت می رفت دیدم.
Jennifer finished the report just as the boss asked her for it.
جنیفر گزارش رو درست در زمانی که رئیس ازش خواسته بود تموم كرد.
Just when you think you’ve seen everything, something like this happens!
درست زمانی که فکر می کنی همه چیز رو دیدی، چیزی شبیه به این اتفاق میفته!
We moved here just after our son was born.
درست بعد از تولد پسرمون به اینجا نقل مکان کردیم.
4- just به عنوان قید و به معنای “فقط”
4- Just – as an Adverb Meaning ‘Only’
در این كاربرد، “just” به عنوان یک قید به معنای “فقط “یا “صرفا”، استفاده می شود. یعنی چیزی بیشتر از آنچه كه گوینده اظهار میكند پیش نیامده.
Don’t worry about that cup, it’s just an old thing.
نگران اون جام نباش، فقط یک چیز قدیمیه.
She said she just needed some vacation time to relax.
گفت که فقط برای استراحت به مدتی تعطیلات نیاز داره.
Richard is just the spokesman.
ریچارد فقط سخنگوی است.
It’s nothing serious – just a small cut.
چیز مهمی نیست – فقط یه خراش كوچیكه.
Don’t be too hard on him – he’s just a kid.
خیلی بهش سخت نگیرید – اون فقط یه بچه است.
5- just به عنوان قید و به معنای “دقیقاً”
5- Just – as an Adverb Meaning ‘Exactly‘ or ‘precisely’
در این كاربرد، “just” به عنوان یک قید به معنای “دقیقاً ” استفاده می شود.
That’s just the information I need to understand the situation.
این دقیقاً اطلاعاتیه که من برای درک وضعیت نیاز دارم.
Alexander is just the person for the job.
اكساندر دقیقاً آدم این كاره. (مناسبترین فرد برای انجام این كاره)
A good strong cup of coffee is just what I need right now.
یک فنجون قهوه خوب و قوی دقیقاً چیزیه که الان بهش نیاز دارم.
The house was large and roomy; just right for us.
خونه بزرگ و جادار بود، دقیقاً مناسب ما.
She looks just like her mother.
اون دقیقاً شبیه مادرشه.
6- just به عنوان صفت به معنی “صادق” و “منصف”
6- Just – as an Adjective Meaning ‘Honest’
“Just” همچنین به عنوان صفت به معنای صادق بودن یا منصف بودن کسی در قضاوت خود استفاده می شود.
He’s a just man so you can expect to be treated well.
اون مرد عادلیه، بنابراین می تونی انتظار داشته باشی که باهات خوب رفتار بشه.
You need to be just with all your students, not just the ones you like.
باید با همه دانش آموزان خودتون عادلانه رفتار کنید، نه فقط با اونهایی که دوست دارید.
Henry sincerely believed that he was fighting a just war.
هنری صمیمانه معتقد بود که در حال مبارزه در یک جنگ عادلانه است.
Charlemagne was respected as a just ruler.
شارلمانی به عنوان یک حاکم عادل مورد احترام بود.
7- اصطلاحات مربوط به “just” درانگلیسی بریتیش و امریكن
همانطور كه پیشتر در مقاله كدام لهجه را انتخاب كنم؟ بریتیش یا امریكن گفتیم، این دو لهجه در برخی جاها با هم متفاوت هستند. مثل كاربرد “just” در انگلیسی روزمره. در لهجه امریكن از “just” هم با گذشته ساده و هم زمان حال کامل برای بیان اینکه اتفاقی اخیراً رخ داده است استفاده می کنند. در لهجه بریتیش در این حالت فقط از حال کامل استفاده می شود.
American English
He just finished lunch. (OR He’s just finished lunch.)
اون تازه ناهار رو تموم کرد.
British English
Jane’s just been to the bank. (NOT: Jane just went to the bank.)
جین تازه به بانک رفته است.
8- عبارات ثابت با “just”
8- Fixed Expressions With ‘Just’
همچنین از “” Just در تعدادی از عبارات اصطلاحی (idiomatic) و ثابت استفاده می شود. در اینجا برخی از رایج ترین آنها آورده شده است:
8-1-Just in Time = Ready at the Exact Moment Necessary
Our supplier uses just in time manufacturing to fill our orders.
تامین کننده ما از تولید به موقع برای تکمیل سفارشات ما استفاده می کند.
Using a just in time approach reduces our warehousing costs by 60%.
استفاده از رویکرد (تحویل) به موقع هزینه های انبارداری ما را تا 60 درصد کاهش می دهد.
8-2-Just off the Boat = Naive, Not Experienced
به اصطلاح كسی كه “خارج از قایق” هست، كمی ساده لوح و بدون تجربه هست. این فرد تازه وارد موقعیتی شده است و برخی از قوانین نانوشته یا روشهای رفتاری را درک نمیکند. مثال:
Give him some time to adjust to the new position. Remember he’s just off the boat and will need some time to get up to speed.
بهش زمان بده تا خودش رو با موقعیت جدید وفق بده. یادت باشه که اون تازه وارد این موقعیت شده و برای انجام بهتر كارش به زمان نیاز داره.
They seemed as if they were just off the boat because they couldn’t understand what was being asked of them.
به نظر میرسیدند که از موقعیت جدید چیزی نمیدونن،چون نمیتونستن بفهمن چه چیزی از اونها خواسته شده.
8-3- Just the Ticket = Exactly What Is Needed
این عبارت یعنی: دقیقاً همون چیزی كه لازمه، همون چیزی كه دقیقاً توی این موقعیت لازمه و جواب میده.
The two weeks off work was just the ticket. I feel like a new man.
دو هفته مرخصی از کار دقیقاً همون چیزی بود كه لازم داشتم. احساس می کنم یه آدم جدید هستم.
I think your ideas are just the ticket for our marketing campaign.
فکر می کنم ایده های تو دقیقاً چیزهایی هستن كه ما در کمپین بازاریابی مون لازم داریم.
نکته مهم هنگام استفاده از کلمه “just” درانگلیسی بریتیش و امریكن
همانطور كه پیشتر در مقاله كدام لهجه را انتخاب كنم؟ بریتیش یا امریكن گفته بودیم، این دو لهجه در برخی موارد با هم متفاوت هستند. مثل كاربرد “just” در انگلیسی روزمره. در لهجه امریكن از “just” هم با گذشته ساده و هم در زمان حال کامل برای بیان اینکه اتفاقی اخیراً رخ داده است استفاده میکنند. در لهجه بریتیش در این حالت فقط از حال کامل استفاده میشود.
American English
He just finished lunch. (OR He’s just finished lunch.)
او تازه ناهار را تمام کرد.
British English
Jane’s just been to the bank. (NOT: Jane just went to the bank.)
جین تازه به بانک رفته است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.