دو کاربرد جالب show up
فهرست مطالب
کاربرد اول:
محاوره ای هست یعنی “آفتابی شدن، سر وکله کسی یه جایی پیدا شدن“.
.Don’t show up around here again
دوباره اینورا آفتابی نشو.
.I was waiting for Akbar to show up
منتظر اکبرآقا بودم تا برسه (تا سرو کله ش پیدا شه).
پس توی چنین حالتی، می تونه معنی “رسیدن” هم بده مخصوصاً وقتی منتظر طرف مقابل باشین.
.Mary showed up, apologizing for being late
ماری رسید و بابت تأخیر عذرخواهی کرد.
کاربرد دوم:
یعنی “کسی رو شرمنده کردن، کسی رو خجالت زده کردن“.
اما به موقعیتش دقت کن.
الگوش به این صورته:
(to) show someone up
زمانی که شما با یه نفر جایی هستی و اون یه نفر با یه رفتار نادرست شما رو شرمنده می کنه می تونی از این فریزال ورب استفاده کنی.
.He showed me up in front of my friends
اون منو جلوی دوستام خجالت زده کرد.
.Akbar says I showed him up in front of his friends when they came to the house
اکبر میگه من اونو زمانی که دوستاش وارد خونه شدن، جلوشون خجالت زده کردم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.