معجزه اثر مرکب در یادگیری زبان انگلیسی !
فهرست مطالب
یاران مهربان سلام، احتمالا نام کتاب” اثر مرکب ” نوشتهی دارن هادری را زیاد شنیده اید. شاید بعضی از شما آن را خوانده و به نکاتش عمل کرده باشید. در ادامهی مطلب از آکادمی زبان انگلیسی سهیل سام، مرجع آموزش آنلاین زبان انگلیسی همراه ما باشید تا چند نکتهی بسیار مفید و کاملا عملی از اثر مرکب در یادگیری زبان انگلیسی را با هم بررسی کنیم.
اثر مرکب چیست؟
اثر مرکب به این معنا است که تصمیمهای کوچک و بهظاهر سادهای که ما به طور روزانه میگیریم، به مرور که به انجام آنها ادامه میدهیم، در دراز مدت باعث موفقیت و یا شکست ما میشوند. آیا تا به حال به این مسئله فکر کردهاید که کارهای تکراری روزمره تبدیل به عادتهای جدایی ناپذیر در آینده میشوند؟ این عادتهای اتمی در یادگیری زبان انگلیسی چه تاثیر عمیقی می توانند در زندگی ما بگذارند؟ در مقدمه ی کتاب آمده است که برای موفقیت هیچ معجون معجزه آسا، فرمول مخفی و یا راه حل سریع السیر وجود ندارد بلکه با تمرکز به یک سری از اصول اساسی موفقیت حاصل میشود. این دقیقا همان چیزی است در یادگیری زبان هم صادق است. اگر می خواهید زندگی خود را تغییر دهید و موفق شوید باید تصمیمهای کوچک خود را عملی کنید و به آیتم زمان و اثر مرکب اعتماد کنید . مثلا اگر روزی ده دقیقه پادکست گوش کنید پس از گذشت یک ماه یا یک سال متوجهی تغییرات بزرگ در مهارت شنیداری و گفتاری خود میشوید.
بررسی کوتاه فصلهای کتاب از دید یک زبان آموز:
فصل اول:
فصل اول کتاب مفهوم اثر مرکب را توضیح می دهد و بیان میکند که برای رسیدن به موفقیت مهمترین عامل داشتن ثبات قدم و حفظ آن در تمامی مراحل است. پس انتخابهای کوچک و هوشمندانه و پایداری کردن در عمل به این انتخاب ها، هرچند ممکن است به ظاهر تغییرات محسوسی ایجاد نکند، ولی همین تغییرات جزئی منجر به ایجاد نتایج کوچک و پایدار میشود. پس نا امید نشوید و بدانید که با داشتن ثبات قدم در مسیری که انتخاب کرده اید در نهایت به تغییرات بنیادی دست پیدا میکنید. فرض کنید در ابتدای برنامه ریزی هستید و می خواهید خواندن یک کتاب گرامر که 120 درس دارد را شروع کنید. شاید در ابتدا خواندن روزی یک درس از این کتاب که با مبحث حال ساده شروع می شود بسیار کسل کننده به نظر بیاید ولی پس از گذشت مدتی این کار تبدیل به یک عادت می شود و به مرور با یادگیری مباحث پیچیده تر باعث تغییر بزرگ در سطح گرامر شما می شود.
فصل دوم:
فصل دوم می گوید که انتخابهای ما تأثیر مستقیم در اهداف و وضع زندگی ما دارند. هر تصمیم هر چند جزئی و بی اهمیت مسیر زندگی ما را میسازند. گاهی تصمیمات بی اهمیت هستند که جلوی موفقیت ما را میگیرند. البته که هیچ کس نمیخواهد چاق باشد و یا ورشکست شود، اما میتوان گفت: اینها پیامدهای چندین تصمیم بد، اما کوچک هستند. پذیرش اینکه فقط خودتان مسئول اعمالتان هستید دشوار است. شاید گاهی فکر کنید بدشانسی آورده اید، اما این فقط بهانهای برای توجیه تصمیمهای ضعیف است. برای خوش شانس بودن کافی است فرصتهای خوب را شناسایی کنید. اگر به جای گوش کردن ده دقیقه پادکست انگلیسی انتخاب کنیم که ده دقیقه در فضای مجازی وقت بگذرانیم، عواقب این انتخاب هر چند کوچک بر عهده ی خودمان است.
نکته مهم بعدی که در مورد انتخابها باید توجه داشت آن است که برای آگاهی از انتخابها باید هر اقدامی که به آن جنبه از زندگی مان مربوط میشود شناسایی و ثبت کنیم. ثبت وقایع و گزارش نویسی در مورد مسائل مختلف از جمله راهکارهایی است که ما را به مسیر موفقیت باز میگرداند.
پس اگر هدفتان قبولی در آزمون آیلتس است انتخاب های روزانه تان هم باید متناسب با آن تنظیم کنید. ببینید قبولی در این آزمون در زندگی آینده تان چه تاثیری دارد؟ حتما برنامه تان را بنویسید. آن را با جزییات مشخص کنید چقدر روی زبان عمومی و چقدر روی اسکیل ها باید وقت بگذارید؟
فصل سوم:
فصل سوم به اهمیت عادتها و تأثیری که بر تصمیمات و انتخابهای ما دارد اشاره میکند و به ما میآموزد که چگونه عادتهای بد خود را کنار گذاشته و برای رسیدن به موفقیت چگونه عادتهای مثبت را در وجود خود نهادینه کنیم. برای ترک عادات بد و جایگزین کردن عادتهای خوب چه کارهایی را باید انجام داد.
گام اول در این مسیر آن است که از لذتهای مقطعی و گذرایی که عادات بد در ما ایجاد میکنند، چشم پوشی کنیم. چون همین عادتهای کوچک بد میتواند منجر به ایجاد فاجعه در زندگی شوند. مثلا در ابتدای راه ذهن مقاومت میکند و اگر عادت به خواب بیش از حد یا گشت و گذار زیاد در فضای مجازی داشته باشیم به ما می گوید که همان روتین سابق را ادامه دهیم. می گوید ده دقیقه گوش دادن به یک پادکست بسیار کم است و تاثیر زیادی در زندگی من نخواهد داشت.
در گام دوم باید به دنبال چرایی در انجام کارها و تصمیمات بود. چرا می خواهید زبان یاد بگیرید؟ مهاجرت، فرصت شغلی، علاقه ی شخصی؟ اگر میخواهید پیشرفتهای بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید باید دلیل محکمی داشته باشید که مجبورتان کند در خود تغییرات ضروری ایجاد کنید. این دلیل و چرایی لازمه حرکت شما و نیروی انگیزشی شما برای رسیدن به موفقیت است. هرچه این چرایی و دلیل قویتر باشد انگیزه و اراده شما هم برای رسیدن به موفقیت بیشتر میشود.
به طور مختصر مسیر اینگونه است:
تعیین اهداف + فهرست عادتهای بد + عادتهای که باید به دست آورید.
فصل چهارم:
تکانش موضوع اصلی فصل چهارم است. اما تکانش یعنی چه؟ هر تغییر بزرگی با برداشتن یک قدم کوچک شروع میشود. تنها یک قدم در هر زمان پیشرفت بسیار کندی است، اما وقتی بعد از مدتی تبدیل به عادت شود میتوان گفت: تکانش بزرگ اتفاق افتاده و موفقیت و نتایج آن به صورت مرکب و سریع ظاهر میشود.
یک برنامه روزانه تهیه کنید که عادات جدید را برایتان تبدیل به یک برنامه روتین کند.
- پنج قدمی که برای ایجاد تکانش بزرگ باید به کار گرفت شامل:
- انتخابهای جدید بر اساس اهداف و ارزشهای اصلی تان.
- به کار بستن این انتخابهای جدید از طریق رفتارهای مثبت.
- تکرار آن اقدامات سالم که منجر به ساختن عادتهای جدید میشود.
- ساختن رویهها و ریتمهایی که منجر به نظم در زندگی تان میشود.
- ثابت قدم ماندن برای مدت زمان طولانی.
فقط نکتهای که حتما باید به آن توجه داشته باشید آن است که برنامه و ریتمی که برای خود تنظیم میکنید نباید از روی هیجان باشد و خیلی به خود سخت بگیرید، چون همین موضوع باعث زود خسته شدن و دلزدگی میشود. همان کتاب گرامر را در نظر بگیرید که 120 درس دارد و فرض کنید در ابتدا برنامه ریزی میکنید که روزی سه درس از آن را بخوانید و زودتر تمامش کنید. اما پس از یک هفته به علت فشار بالای کار و برنامه ریزی غیر واقع بینانه ان را رها میکنید. این در حالی است که دوستتان روزی یک درس خوانده و پس از چهار ماه کتاب را تمام کرده و یک عادت خوب را در خودش ایجاد کرده. اما شما 21 درس خوانده اید! و یک شکست را هم در برنامه ریزی خود تجربه کرده اید که در ضمیر نا خوداگاهتان همیشه به شما میگوید نمیتوانید برنامه ریزی کنید و نمیتوانید موفق شوید.
موضوع بعدی داشتن ثبات قدم در اجرای برنامههای لازم برای رسیدن به اهداف است. یعنی اگر در مسیر اجرای برنامههای خود تنبلی کنید، به طور مثال کاری را که جزو برنامه است برای دو هفته ترک کنید مثل باشگاه رفتن و… نتیجه آن از دست رفتن نتایج و در ادامه آن تکانش بزگ با مشکل رو به رو میشود. پس در مثال ما، باید به خواندن همان روزی یک درس پایبند باشید و ان را دست کم نگیرید. اگر شرایط اضطراری پیش آمد و از برنامه عقب افتادید هر چه سریع تر به آن برگردید و جبران کنید.
فصل پنجم: تأثیرات
انتخابهای ما هر چقدر به ظاهر بی اهمیت وقتی ترکیب شوند میتوانند تأثیرات شدیدی بر روی زندگی بگذارند. پس لازم است که بدانید چگونه این تأثیرات را مدیریت کنید تا شما را به سمت موفقیت هدایت کند. مثلا همان روزی یک درس گرامر یا ده دقیقه پادکست باعث میشود نمره ی آیلتس شما نیم نمره بیشتر شده و شرایط بهتری برای مهاجرت یا تحصیل تان فراهم گردد.
سه نوع از تأثیراتی که بر روی روند حرکت ما اثر میگذارند شامل:
ورودی ها: چیزهایی که ذهن تان از آنها تغذیه میکند.
مشارکت ها: مردمی که با آنها زمان تان را میگذرانید.
محیط: پیرامون شما.
از موقعیتهایی که شما را از مسیر هدف دور میکند بپرهیزید. اگر میخواهید ذهن تان با بالاترین توان عملکرد آن کار کند باید نسبت به اطلاعاتی که به خورد آن میدهید آگاه باشید. افکار منفی را بیرون بریزید و ایدههای الهام بخش و مثبت را جایگزین کنید. یکی از روشهای مؤثر برای محافظت از ذهن این است که برای اطلاعاتی که قرار است به ذهن وارد شود فیلتر بگذارید. پس سعی کنید با افراد و دوستانی که رفتارها و عادتهای مثبت و الهام بخش دارند بیشتر رفت و آمد داشته باشید و با افرادی که شما را از مسیر صحیح دور میکنند قطع ارتباط کنید. بیشتر روی خودتان سرمایه گذاری کنید و از روشهای خودآموز زبان انگلیسی کمک بگیرید.
روش دیگر این است که یک همکار موفقیت برای خود داشته باشید، شخصی که مثل شما متعهد به مطالعه و توسعه شخصی باشد و در مورد مسیر، برنامه ها، مشکلات و موفقیتها با او صحبت کنید. مثلا برای خودتان یک پارتنر برای تمرین اسپیکینگ پیدا کنید که در سطح خودتان است و حداقل تا زمانی که به هدفتان در یادگیری زبان یا نمره ی دلخواه در آزمون نرسیده اید با افرادی که سعی در کم کردن انگیزه ی شما دارند و کارهای کوچک روزانه را بی اهمیت میدانند، کمتر ارتباط داشته باشید.
فصل ششم: شتاب بخشیدن
همه ما در کار و مسائل خود ممکن است به موانعی برخورد کنیم که از آن به عنوان موانع ذهنی یاد میشوند. همه ما در مسیر پیشرفت، با محدودیتهای فردی زیادی رو به رو میشویم. وقتی به محدودیتی برخوردید، با قاطعیت وارد مبارزه شوید تا نتایج سریعتری بگیرید. ممکن است جایی تصمیم بگیریم که به خاطر شکستهای متوالی یا نتیجه ندادن تلاش هایمان دیگر ادامه دادن فایدهای ندارد. ولی بدانید این همان نقطه سرنوشت ساز است. جایی که دیگران هم به آن میرسند، ولی اگر شما بدون توجه به این موانع برنامه خود را ادامه دهید از بقیه جلو میزنید. مانند چند قدم آخر مسابقه دو که در نهایت آن شخصی برنده است که با شتاب دادن به خود و توانش خط پایان را رد کند و از بقیه پیشی بگیرد.
زبان آموزی هم از این قاعده پیروی می کند. مسلم است که وقتی سطح مقدماتی و متوسط را پشت سر میگذارید بعد از مدتی فکر میکنید با اینکه همچنان کلاس میروید و مطالعه میکنید هیچ پیشرفتی ندارید. اما باید آگاه باشید این هم یک مرحله از روند یادگیری است. نا امید نشوید و به برنامه ریزی تان پایبند باشید. بعد از مدتی نتیجه ی تعهد و ثبات قدمتان را با یک جهش فوق العاده در سطح زبانی تان خواهید گرفت و همه را شگفت زده خواهید کرد.
سعی کنید فراتر از حد انتظار عمل کنید حتی جایی که به دیوار محدودیت برمی خورید. این یکی از کلیدیترین راههای رسیدن به موفقیت است. با مبارزه کردن با مشکلات و محدودیت ها، نه تنها به هدفتان میرسید بلکه قویتر هم خواهید شد. اگر میخواهید به یادگیری زبان انگلیسی خودتان سرعت بیشتری ببخشید حتما مطلب چند تکنیک برای یادگیری سریع تر زبان انگلیسی را مطالعه کنید.
شانس چیست؟
فرمول شانس اینگونه است:
شانس= آمادگی + نگرش + فرصت + اقدام
و بر اساس این فرمول است که هر کسی در زندگی میتواند خوش شانس باشد. اگر آمادگی داشته باشیم یعنی بهبود مهارتها، آماده سازی مداوم خودمان، دانش، تخصص، ارتباطات پس گام اول خوش شانسی را داریم و میتوانیم از امکانات بهره برداری کنیم.
پس اگر شما بعد از تقویت زبان خود و موفقیت در آزمونتان توانستید مهاجرت کنید یا در یک دانشگاه خوب پذیرش بگیرید، یا یک کار با حقوق عالی پیدا کردید، خوش شانس نیستید بلکه این موقعیت را در اثر تلاش و تعهد به برنامه و ایجاد عادات خوب با قدمهای هرچند کوچک به دست آورده اید.
سخن آخر:
در کنار اثر مرکب باید به اثر موجی هم توجه کنیم. ما باید بدانیم چه اعمال و افعال مثبت و چه منفی ما اگر تداوم پیدا کند و تکرار شود، غیر از تاثیر خود، اثر موجی نیز به دنبال دارد و آثار و نتایج ناخواسته و غیر منتظرهای را در پی خواهد داشت. فرض کنید همان مبحث گرامری که خوانده اید، نیم نمره به نمره ی رایتینگ شما اضافه می کند و شما با همان افزایش نمره موفق به گرفتن پذیرش یا مهاجرت و تغییر و تحولی بزرگ در ادامه ی زندگی می شوید. شاید کسی باور نکند که چنین تغییر عظیمی در اثر خواندن چند درس گرامر بیشتر از بقیه به دست آمده باشد!
موفقیت مایکروویوی به دست نمیآید! اگر به اثر مرکب و اثر موجی معتقد شویم و بدانیم که موفقیت در سایه سخت کوشی، نظم و عادتهای خوب به دست میآید، متوجه خواهیم شد که نباید در انتظار کسب نتایج آنی باشیم. تفکر مایکروویوی و فست فودی در مورد موفقیت هرگز وجود ندارد!
فیلها هیچ موقع ما را گاز نمیگیرند! این پشهها هستند که ما را نیش میزنند! پس به این واقعیت برسیم که چیزهای بسیار کوچک ممکن است تمام زندگی، حرفه و آبروی ما را از بین ببرند.
به طور خلاصه باید بگوییم:
انتخابهای کوچک و هوشمندانه + پایداری و ثبات قدم + زمان = ایجاد تفاوتهای بنیادین
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.