فریزال ورب های run
فهرست مطالب
یکی از روش هایی که می توانید به وسیله آن، سطح واژگان خود را در زبان انگلیسی بالا ببرید یادگیری فعل های چند بخشی(phrasal verbs) است. افعال چند بخشی متشکل از یک یا چند حرف اضافه (حروف اضافه و کاربرد آنها در زبان انگلیسی) هستند که در انگلیسی روزمره و موقعیت های محاوره ای کاربرد فراوانی دارند. رایج ترین های آن عبارتند از:
get/go/come/take/make/do/run/put
این افعال با همراه شدن با برخی از رایج ترین حروف اضافه مانند:
up/in/out/around/on/off/down
معنا و کاربرد متفاوتی را در جملات ایجاد می کنند.
نکات کاربردی در مورد افعال چند بخشی
این افعال در ظاهر شباهت نزدیکی به prepositional verbs یا همان افعال مضافی که با حرف اضافه خاصی در جمله استفاده می شوند دارند. می دانید که این نوع افعال همیشه با یک مفعول همراه می شوند. مثلاً:
She looked at me.
او به من نگاه کرد.
در جمله بالا، عبارت look at something نوعی از افعال مضاف است که شامل یک فعل، یک حرف اضافه و یک مفعول است. اما در جمله زیر:
We need to look ahead as much as five years to make realistic plans.
ما باید به پنج سال آینده فکر کنیم تا برنامه های واقع بینانه داشته باشیم.
در مثال بالا از فریزال ورب look ahead به معنی فکر کردن به آینده استفاده شده است.
ناگفته نماند که گاهی همین فعل های چندبخشی نیز باید با حرف اضافه به خصوصی به کار روند. مثلاً:
You have to face up to your responsibilities.
باید با مسئولیت های خود رو به رو شوید.
در جمله بالا، فریزال ورب face up با حرف اضافه to نیز همراه شده است.
نکته دیگری که در مورد افعال چند بخشی وجود دارد و بسیاری از زبان آموزان را هنگام یادگیری و استفاده به اشتباه می اندازد این است که این افعال ممکن است معنا و کاربردهای متفاوتی داشته باشند. برای نمونه، فریزال ورب take off را در نظر می گیریم.
وقتی می گوییم:
The plane took off.
یعنی هواپیما از زمین برخواست.
و زمانی که می گوییم:
He took off his coat.
یعنی او کتش را درآورد.
می دانید که فعل take جزء افعال بی قاعده است.
take = took = taken
بنابراین تنها راه پی بردن به معانی افعال چندبخشی، از طریق توجه به متنی است که در آن به کار رفته اند. همچنین با مطالعه متون و مطالب مختلف و تکرار و تمرین بسیار، می توانید به راحتی آنها را به ذهن بسپارید.
لازم به ذکر است که برخی از این افعال، جداشدنی هستند. به این معنی که می توان مفعول را بین فعل و حرف اضافه نیز قرار داد. اما در نظر داشته باشید که اگر در جمله ضمیر مفعولی داشته باشیم، فقط باید بین فعل و حرف اضافه قرار بگیرد. مثلاً:
She put on her coat. / She put her coat on.
She put it on.
حال که با این افعال و نکات مربوط به آنها آشنا شدید، با ادامه مقاله همراه باشید تا تعدادی از رایج ترین و کاربردی ترین فریزال ورب های فعل run را همراه با معنی و مثال به شما معرفی کنیم.
Run after
کاربرد اول: به دنبال کسی یا چیزی دویدن
The dog will get hurt if he continues to run after cars.
اگر سگ به دویدن به دنبال ماشین ها ادامه دهد صدمه خواهد دید.
کاربرد دوم: تلاش برای به دست آوردن توجه و محبت کسی
He’s about to make a fool of himself, running after a married woman.
او با رفتن به دنبال یک زن متأهل دارد از خودش یک احمق می سازد.
Run around
مشغول انجام کارها و وظایف مختلف بودن
در انگلیسی بریتانیایی از run about نیز استفاده می شود.
I’m exhausted. I’ve been running around all morning.
حسابی خسته ام. کل صبح را مشغول بوده ام.
I’ve been running around all week getting everything ready for the holidays.
کل هفته را مشغول آماده کردن همه چیز برای تعطیلات بوده ام.
Run around after
وقت خود را صرف انجام کار برای دیگران کردن/خود را با دیگران مشغول کردن
I seem to spend most of my time running around after those kids.
به نظر می رسد بیشتر وقتم صرف مشغول بودن با آن بچه ها می گذرد.
I’ve spent all day running around after the kids.
تمام روز را صرف بچه ها کرده ام.
Run away
کاربرد اول: فرار کردن از خانه/ترک خانه
He wanted to run away from home.
او می خواست از خانه فرار کند.
کاربرد دوم: گریختن
The crowd had to run away from the burning structure with only the clothes on their backs.
جمعیت مجبور شدند از سازه ی در حال سوختن فرار کنند با لباس هایی که بر پشت خود داشتند.
Run away with
کاربرد اول: : فرار کردن بعد از دزدیدن چیزی
The robber ran away with some valuable paintings.
دزد با تعدادی نقاشی قیمتی فرار کرد.
کاربرد دوم: فرار کردن به همراه کسی به طور پنهانی
She ran away with my best friend.
او با بهترین دوستم فرار کرد.
Run into
به طور اتفاقی کسی را دیدن
I ran into your friend the other day.
چند روز پیش اتفاقی دوستت را دیدم.
Run off
کاربرد اول: کپی گرفتن از چیزی/پرینت گرفتن
Please run off a couple dozen more flyers to pass out.
لطفاً یک دو جین تراکت دیگر پرینت بگیرید تا بین همه پخش کنیم.
کاربرد دوم: به دنبال کسی رفتن/تعقیب کردن
If anyone comes into this field, the bull will soon run them off.
اگر کسی وارد این میدان شود، گاو نر خیلی زود به دنبالش می دود.
Run out of
تمام شدن یا تمام کردن چیزی
They have run out of ideas.
ایده هایشان تمام شده است.
We ran out of milk.
شیر نداریم/شیر تمام شد.
The car ran out of gas in the countryside.
ماشین در حومه شهر بنزین تمام کرد.
Run over
کاربرد اول: با دویدن از روی چیزی رد شدن
The athletes must run over the bridge to reach the finish line.
ورزشکاران باید از روی پل رد شوند(بدوند) تا به خط پایان برسند.
کاربرد دوم: با ماشین از روی چیزی یا کسی رد شدن طوری که باعث صدمه یا مرگ شود.
Can you believe somebody would just run over a cat like that?
باورتان می شود که یک نفر به این شکل گربه ای را با ماشین زیر بگیرد؟
کاربرد سوم: به طور خلاصه توضیح دادن
Before we start the project, let’s just run over who is doing what.
قبل از اینکه پروژه را شروع کنیم، بیایید به طور خلاصه توضیح دهیم چه کسی چه کاری را دارد انجام می دهد.
کاربرد چهارم: طغیان کردن/سرریز شدن
The bath water nearly ran over.
آب حمام تقریباً سرریز شد.
Run through
کاربرد اول: خلاصه کردن چیزی
Let me run through today’s meeting for those who missed it.
اجازه بدهید خلاصه ای از جلسه امروز را برای آنهایی که نبودند توضیح بدهم.
کاربرد دوم: در مدت زمان کوتاهی چیزی را تمام کردن
I ran through my wages in two days.
حقوقم را در عرض دو روز تمام کردم.
سخن پایانی
بسیاری از افعال بالا، معانی متفاوت دیگری نیز دارند و فقط تعدادی از رایج ترین ها در این مقاله ذکر شده اند. افعال چند بخشی دیگری نیز با فعل run وجود دارند که در فرصتی دیگر به معرفی آنها خواهیم پرداخت.
از اهمیت یادگیری این افعال غافل نشوید و با تکرار و تمرین و جمله سازی، تمام تلاش خود را برای یادگیری هر چه بهتر آنها به کار ببندید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.