آشنایی با کلمات هم آوا در زبان انگلیسی
فهرست مطالب
در رایتینگ ها و نوشتارهای رسمی، خصوصاً در آزمون رایتینگ آیلتس ، نوشتن لغات با املای درست، بسیار حائز اهمیت است. زمانی که املای واژه ای را اشتباه می نویسید ممکن است تبدیل به کلمه ای دیگر با معنای متفاوت شود که در واقع این یکی از اشتباهات رایج در انگلیسی به حساب می آید. این قبیل اشتباهات زمانی اتفاق می افتد که دو کلمه از نظر تلفظ(pronunciation) یکسانند و آوا های انگلیسی شبیه به هم دارند اما از لحاظ املایی و معنایی کاملاً متفاوتند. به این کلمات در زبان انگلیسی، homophones گفته می شود که ریشه در ادبیات یونان دارد.
Homos (=same)
phone (=voice)
به عنوان مثال ممکن است بخواهید کلمه ی “هفته” (week) را در نوشته ی خود به کار ببرید. اگر این لغت را به صورت weak (ضعیف) که هم آوا با کلمه ی قبل است، بنویسید، ممکن است مفهوم جمله به کلی تغییر کند. به علامتهای آوایی آنها که در ادامه آورده ایم دقت کنید.
week /wiːk/
weak /wiːk/
همانطور که مشاهده میکنید، این دو لغت، فونتیک یکسانی دارند اما از از نظر معنی و یا حتی نقش کلمه با یکدیگر فرق دارند.
کلمات دیگری نیز در زبان انگلیسی وجود دارند که اگرچه از نظر املایی شبیه به هم هستند اما معنای آنها با توجه به نقششان در جمله، متفاوت است و حتی در برخی مواقع، تلفظشان نیز فرق می کند که با توجه به موضوع مشکلات فارسی زبانان با تلفظ انگلیسی، این امر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در زبان انگلیسی، به این دسته از کلمات، homograph می گویند و یادگیری تلفظ دقیق و درست آنها، به شما هنگام صحبت و رساندن مفهوم کلام خود به شنونده کمک زیادی خواهد کرد.
به طور کلی به هر دو گروه از کلمات هم آوا در زبان انگلیسی، homonym نیز گفته می شود.
برای اینکه بیشتر با کلمات هم آوا انگلیسی آشنا شوید، در ادامه تعدادی از آنها را در قالب جمله به شما معرفی کرده ایم.
Homophone pairs
همانطور که گفته شد این گروه از کلمات، فقط از نظر آوا یکسان هستند. به لغات و مثالهای زیر توجه کنید.
brake/break
واژهی brake به معنی “ترمز/ترمز کردن” است و break با آوای یکسان و به معنی “شکستن” است.
.When teaching my daughter how to drive, I told her if she didn’t hit the brake in time she would break the car’s side mirror
وقتی به دخترم رانندگی یاد می دادم، به او گفتم اگر به موقع ترمز نگیرد آینه بغل ماشین را خواهد شکست.
cell/sell
معادل cell در زبان فارسی، “زندان یا سلول انفرادی” است و sell یعنی “فروختن”.
.If you sell drugs, you will get arrested and end up in a prison cell
اگر مواد مخدر بفروشی، دستگیر می شوی و به سلول انفرادی زندان خواهی افتاد.
cent/scent
لغت cent اسم است و معادل “یک صدم دلار آمریکاست” و کلمهی هم آوای آن یعنی scent در نقش اسم به معنی “رایحه یا عطر” است.
.I won’t spend one cent on a bottle of perfume until I know that I love the scent
یک سنت هم برای یک شیشه عطر خرج نمی کنم تا زمانی که بدانم عاشق آن رایحه هستم.
die/dye
می دانید که die در نقش فعل به معنی “مردن” است و واژه ی dye در نقش اسم یعنی “رنگ”.
.If you accidently drink a bottle of fabric dye, you might die
اگر تصادفاً یک بطری رنگ پارچه بنوشی، ممکن است بمیری.
for/four
می دانید که for یک حرف اضافه و به معنی “برای” است و کلمه ی four جزء اعداد به شمار می رود یعنی عدد “چهار”.
.I purchased four new pairs of shoes for my upcoming vacation
چهار جفت کفش نو برای تعطیلات پیش رو خریداری کردم.
heal/heel
لغت heal به عنوان فعل در جملات به کار می رود و به معنی “التیام پیدا کردن” است.
واژهی heel به معنی “پاشنه” است.
.if the heel breaks on your shoe, you might fall. However, your injuries will heal over time
اگر پاشنه ی کفشت بشکند ممکن است بیفتید. با این حال جراحاتت به مرور زمان بهبود می یابد.
hear/here
با فعل hear همگی آشنا هستید. به معنی “شنیدن” که با لغت here به عنوان قید در زبان انگلیسی و به معنی “اینجا” هم آواست.
.I wanted to sit here so I could hear the singer performing without any distractions
می خواستم اینجا بنشینم تا بتوانم بدون هیچ مزاحمتی اجرای خواننده رو بشنوم.
hour/our
می دانید که hour یک اسم و به معنی “ساعت” است و لغت our صفت ملکی we به شمار می آید.
.We have one hour before our appointment with the real estate agent
ما یک ساعت، قبل از قرار ملاقاتمان با مشاور املاک فرصت داریم.
Knight/night
اگر لغت knight را به عنوان اسم در نظر بگیریم یعنی “شوالیه و نجیب زاده” و در مقابل، کلمه ی هم آوای آن یعنی night به معنی “شب هنگام” است.
.The knight is on his way to the castle, but traveling at night is very dangerous
شوالیه در راه قلعه است اما سفر کردن در شب بسیار خطرناک است.
Knot/not
لغت knot در نقش اسم به معنی “گره” است و واژه ی not یک قید است که در واقع به عنوان منفی ساز جمله به کار می رود.
.I do not know how she learned to tie the knot to make that necklace
نمی دانم او چطور یاد گرفت برای ساختن آن گردنبند گره ها را به هم ببندد.
poor/pour
لغت poor یک صفت است و به معنی “فقیر و مستمند” می باشد. اما فعل pour یعنی “ریختن”.
.I pour drinks at a bar every night. I am poor because I have too many bills and not enough money
من هر شب در یک بار نوشیدنی می ریزم، فقیر هستم زیرا صورت حساب های زیادی دارم و پول کافی ندارم.
right/write
لغت right در نقش های مختلفی می تواند در جملات به کار رود اما اگر بخواهیم آن را به عنوان اسم در نظر بگیریم به معنی “صحیح و درست” است. فعل هم آوای آن نیز به معنی “نوشتن” می باشد.
.There’s no right way to write a great novel
هیچ راه درستی برای نوشتن یک رمان فوق العاده وجود ندارد.
idle/idol
.Being idle makes me unhappy, but listening to my idol Taylor Swift makes me happy
بیکار بودن ناراحتم می کند اما گوش دادن به بت من، تیلور سویفت خوشحالم می کند.
پس idle به عنوان صفت به معنی “بیکار” است و idol یک اسم است و یعنی “بت”.
sea/see
با این دو واژه بدون شک آشنا هستید. Sea یعنی “دریا” و see یعنی “دیدن”.
.At my beach house, I love to wake up and see the sea
در خانه ساحلی من، عاشق این هستم که از خواب بیدار شوم و دریا را ببینم.
sole/soul
.I need to get a new sole put on my favorite pair of running shoes. Jogging is good for my soul
باید به کفش مخصوص دویدن مورد علاقه ام، یک کفی جدید بپوشونم. آهسته دویدن برای روح من خوب است.
پس لغت sole به عنوان اسم یعنی “کفی” و لغت soul یعنی “روح”.
son/sun
همانطور که می دانید، لغت son یعنی “فرزند پسر” و کلمه sun در نقش اسم یعنی “خورشید”.
.My son is 13 years old. He likes to spend time outside in the sun
پسرم 13 ساله است. او دوست دارد بیرون زیر آفتاب وقت بگذراند.
weather/whether
کلمه ی whether به عنوان یکی از حروف ربط در زبان انگلیسی به معنی “آیا” است و weather یعنی “آب و هوا” که جزء اسامی غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی به شمار می آید.
.I don’t know whether to bring a jacket or not. The weather looks unpredictable today
نمی دانم آیا کاپشن بیاورم یا نه. هوای امروز غیرقابل پیش بینی به نظر می آید.
Homograph
این دسته از کلمات، املای یکسانی دارند اما با توجه به نقششان در جمله، معانی متفاوتی خواهند داشت. تنها راه تشخیص معنی دقیق آنها، از طریق جمله ای است که در آن به کار رفته اند. به مثالهای زیر دقت کنید:
kind
اگر بخواهیم از این لغت در نقش اسم در جمله استفاده کنیم، به معنی “نوع و گونه” است.
.They sell all kinds of things
آنها همه نوع چیزها را می فروشند.
ناگفته نماند که در این حالت، جزء اسامی قابل شمارش در زبان انگلیسی به شمار می آید.
حال اگر بخواهیم این واژه را به عنوان صفت در جمله به کار ببریم به معنی “مهربان و با محبت” است.
.They’ve been very kind to me
آنها با من خیلی مهربان بوده اند.
ring
به دو مثال زیر دقت کنید:
.She wore a diamond engagement ring
او یک حلقه نامزدی الماس به دست داشت.
.I rang the college to explain my absence
زنگ زدم به دانشگاه تا غیبتم را توضیح بدهم.
همانطور که مشخص است در جمله اول از لغت ring در نقش اسم و به معنی “حلقه” استفاده کردیم و در جمله دوم نقش فعل را دارد و به معنی “زنگ زدن” است. ناگفته نماند که ring جزء افعال بی قاعده است. حالت گذشته ساده ی آن می شود: rang و شکل سوم آن rung است.
به این ترتیب، از طریق مثالهای زیر به همراه ترجمه ی آنها، می توانید متوجه تفاوت استفاده از آنها شوید.
right
.right as an adjective: This is the right answer
به عنوان صفت: این پاسخِ درست است.
.right as a noun: They have the right to consult a lawyer
به عنوان اسم: آنها حق دارند با یک وکیل مشورت کنند.
spring
.as a noun: It was a cold, sunny day in early spring
به عنوان اسم: یک روز سرد و آفتابی اوایل بهار بود.
.as a verb: Tom sprung out of bed and ran downstairs
به عنوان فعل: تام ناگهان از تخت بلند شد و به طبقه پایین دوید.
match
.as a noun: It’s our last match of the season
به عنوان اسم: این آخرین بازی ما در این فصل است.
?as a verb: Do you think this outfit matches
به عنوان فعل: فکر می کنی این ست لباس(باهم)مطابقت دارد؟
well
.as an interjection: Well, I think it’s a good idea anyway
به عنوان یکی از حروف ندا در زبان انگلیسی: خب، من فکر می کنم به هر حال ایده خوبی است.
?as an adverb: Did you sleep well
به عنوان قید: خوب خوابیدی؟
fly
.as a verb: We watched the birds flying high above us
به عنوان فعل: ما پرنده هایی را که بالای سرمان پرواز می کردند تماشا می کردیم.
.as a noun: There were flies buzzing all around us
به عنوان اسم: دور تا دور ما مگس ها وزوز می کردند.
واژه ی fly در نقش اسم، از جمله اسامی قابل شمارش در زبان انگلیسی به شمار می آید.
tear
.as a verb: Be careful not to tear the paper
به عنوان فعل: مراقب باش کاغذ رو پاره نکنی.
.as a noun: The children were all in tears
به عنوان اسم: بچه ها همه اشک می ریختند.
back
.as an adverb: We ought to try and get back before it gets dark
به عنوان قید: باید تلاش کنیم و قبل از تاریک شدن هوا برگردیم.
.as a noun: The cat arched its back and hissed
به عنوان اسم: گربه قوسی به پشتش داد و خش خش کرد.
close
?as a verb: Would you mind if I closed the window
به عنوان فعل: اشکالی نداره پنجره رو ببندم؟
.as an adjective: His eyes were small and close together
به عنوان صفت: چشمهایش کوچک و به یکدیگر نزدیک بودند.
lead
.as a verb: A firetruck was leading the parade
به عنوان فعل: یک ماشین آتش نشانی، رژه را هدایت می کرد.
.as a noun: The goal put Holland into the lead
به عنوان اسم: این گل، هلند را به برتری رساند.
object
as a noun: a small metal object
به عنوان اسم: یک شئ فلزی کوچک
.as a verb: I objected to having to rewrite the article
به عنوان فعل: من با بازنویسی مقاله مخالفت کردم.
دقت داشته باشید که بسیاری از کلمات هم آوا در انگلیسی با توجه به نقشی که در جمله دارند، تلفظشان نیز ممکن است فرق داشته باشد. هنگام ادای آنها باید استرس را به درستی رعایت کنید تا بتوانید هنگام صحبت، منظور خود را به درستی بفهمانید. برای این منظور میتوانید از روش صحیح استفاده از دیکشنری برای یادگیری بیشتر استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.