افعالی که ing نمی‌ گیرند (Non-action verbs)

در مقاله پنج قانون ساده براي استفاده از gerund يا infinitive راهكارهایی برای به خاطر سپردن كاربرد مصدر و اسم مصدر اشاره شد. اسم مصدر يا gerund از اضافه كردن ing به شكل ساده فعل ساخته می‌شود. در زمان‌های استمراری هم از اين شكل استفاده می‌شود. ولی نكته‌ی مهم اين است كه بدانيم بعضی از افعال را نمی‌توانيم به صورت استمراری به كار ببريم و افعالی که ing نمی‌ گیرند را بشناسیم.

تقسیم‌بندی افعال در زبان انگلیسی

به طور كلی افعال را به دو دسته تقسيم می‌كنيم:
1) Action verbs
2) Non-action verbs

1) افعال حركتي action

فعلهای حركتی يا action افعالی هستند كه انجام عمل يا اتفاقی را بيان می‌كنند و می‌توانند در حالت استمراری به كار بروند.
به طور کلی فعل‌هایی که خاصیتی پویا یا در حال تغییر (Dynamic) داشته باشند (مانند یک فعالیت فیزیکی یا ذهنی) را می‌توان به صورت استمراری به کار برد؛ اما فعل‌هایی که خاصیتی ثابت یا (Static) داشته باشند (مانند یک وضعیت ذهنی و جسمی) را نمی‌توان به صورت استمراری به کار برد و از دسته افعالی که ing نمی‌ گیرند، می‌باشند.

.Say: I love my children

من بچه هایم را دوست دارم.

.Don’t say: I am loving my children✗

.I could hear Sarah and Andy talking in the next room

من می‌توانستم (صدای) سارا و اندی را که در اتاق کناری صحبت می‌کردند، بشنوم.

در مثال‌های بالا، فعل (love) به معنی دوست داشتن، یک وضعیت ذهنی است، پس ing نمی‌گيرد و می‌توان نتیجه گرفت love از نمونه افعالی که ing نمی‌ گیرند ،می‌باشد. در حالی که فعل (Talk) به معنی حرف زدن، یک عمل فیزیکی است. در ليست زير چند نمونه از افعال حركتی را می‌بينيد.

abandon, ask, beg, call, drink, eat, help, learn, listen, look at, play, rain, read, say, slice, throw, whisper, work, write, change, deteriorate, grow, mature, slow down, widen, ache, hurt, itch, arrive, die, fall, land, leave, lose, hit, jump, kick, knock, nod, tap

براي روشن شدن موضوع چند مثال ببينيم:

She is learning how to play the piano

اون در حال یادگیری نحوه نواختن پیانو است.

The whole class was listening attentively

تمام کلاس با دقت گوش می‌دادند.

All I’m saying is that it might be better to wait a while

تمام چيزي كه می‌گم اینه که شاید بهتر باشه کمی صبر کنیم.

My feet were itching terribly

پاهام به شدت خارش داشت.

Outside, the children were playing cowboys and Indians

بیرون بچه‌ها کابوی و هندی بازی می‌کردند.

2) افعال غيرحركتی non-action

به اينگونه افعال (state verbs) يا حالتی هم گفته می‌شود. بر خلاف افعال حركتی (كنشی)، عملی را توصيف نمی‌کنند. اين افعال معمولا چگونگی و کیفیت عملی را بیان می‌کنند یا دارند احساسی را توصیف می‌کنند. مهمترین تفاوت افعال حركتی(action verbs) و حالتی(state verbs) این است که افعال حركتی را می‌توان به صورت استمراری بکار برد، ولی افعال حالتی را نمی‌توان در حالت استمراری (continuous) استفاده کرد.
در ليست زير چند نمونه از افعال غيرحركتی را می‌بينيد.

should , could , would , can , shall , will , might , may , must ,… , adore, despise, dislike, enjoy, hate, like, love, … , agree, assume, believe, disagree, forget, hope, know, regret, remember, suppose, think, recognize, understand, … , feel, hear, see, smell, taste, … , have, own, belong

مثال:

.I am reading a book

این جمله صحیح است؛ زیرا read یک فعل (action) است و به درستی در حالت استمرای بکار رفته است.

.Don’t say : I am needing a new dress✗

جمله فوق اشتباه است؛ زیرا need یک فعل حالتی است که نباید به شکل استمراری بکار رود و مثالی از افعالی که ing نمی‌ گیرند ، می‌باشد.

افعالی که ing نمی‌ گیرند (به صورت استمراری کاربرد ندارند!)

در ادامه به صورت طبقه‌بندی شده به توضيح مواردی كه فعل نبايد به صورت استمراری استفاده شود و همچنین  استثناها می‌پردازيم:

فعلهای كمكی (Modal Verbs):

فعل‌های Modal قطعیت و عدم قطعیت، و یا شدت و ضعف فعل اصلی جمله را مشخص می‌کنند. فعل های Modal همیشه به صورت غیر استمراری استفاده می شوند و نمونه‌ای از افعالی که ing نمی‌ گیرند ،هستند. مثال:

.Don’t say: My brother is shoulding go home✗
.My brother should go home

Verb Be

اگر از فعل Be به معانی «نحوه‌ی رفتار» استفاده شود می‌توان آن را به صورت استمراری به کار برد. مثال:

.My husband is being very stingy today

شوهرم امروز خيلي خسيس شده.

جمله‌ی فوق رفتار همسر (در يك زمان خاص) را نشان می‌دهد، پس صحیح است. اما از فعل Be همچنین برای بیان «شرایط یا حالت روحی و جسمی»، و همچنین به معنای «وجود داشتن»، و یا «اعلام وضعیت آب و هوا، دما، مسافت، سن و غیره» هم استفاده می‌شود. اگر چنین باشد، جز افعالی که ing نمی‌ گیرند و نمی‌توان آن را به صورت استمراری استفاده کرد. مثال:

.Don’t say : Your baby is being hungry✗
.Your baby is hungry

.Don’t say : Our teacher is being tired✗
.Our teacher is tired

.Don’t say : It is being cold today✗
.It is very cold today

.Don’t say : It is being 5 degrees today✗
.It is 5 degrees today

.Don’t say : It is being 218 kilometers from Kashan to Isfahan✗
.It is 35 kilometers from Kashan to Isfahan

.Don’t say :My sister is being 20 years old this year✗
.My sister is 20 years old this year

Have

فعل Have اگر به معنای داشتن «مالکیت» ویا به عنوان «فعل کمکی» به کار برود قابل استفاده به صورت استمراری نیست و می‌تواند از دسته افعالی که ing نمی‌ گیرند ،قرار گیرد. مثال:

.Don’t say: I am having a present✗
.I have a present

.Don’t say: We are having a big house✗
.We have a big house

در بقیه‌ی معانی می‌توان از فعل Have به صورت استمراری استفاده کرد. مثال:

.They were having a good time
.We are having a party
.We are having breakfast together
.My mother is having a headache

Verbs of Sense افعال حسی

فعل‌هایی که بیان‌گر «حس» باشند و بتوانیم آن‌ها را با فعل Be جایگزین کنیم قابل استفاده به صورت استمراری نیستند. این فعل‌ها معمولا در فارسی (به نظر رسیدن) ترجمه می‌شوند. مثال:

.Don’t say: The food is tasting good✗
.The food tastes good

.Don’t say: She is looking depressed✗
.She looks depressed

.Don’t say: The music is sounding nice✗
.The music sounds nice

.Don’t say: I am feeling sick✗
.I feel sick

.Don’t say: The flower is smelling pleasant✗
.The flower smell pleasant

اگر این فعل‌ها به معنای اصلی شان استفاده شوند، می‌توانیم آن‌ها را به صورت استمراری بنویسیم. مثال:

.I am tasting the food
.I am looking at the picture
!We are sounding the alarm because the enemy is near here
.I am feeling better today
.She is smelling the flower

Think

اگر Think به معنای «عقیده داشتن» یا «نظری داشتن» به کار برود، از نمونه افعالی که ing نمی‌ گیرند ،است و  نمی‌توان آن را به صورت استمراری به کار برد. مثال:

.Don’t say: I am thinking everyone should choose the way they dress✗
.I think everyone should choose the way they dress

من فکر می کنم همه باید نحوه لباس پوشیدن خود را انتخاب کنند.

.Don’t say: I am thinking she is not from here✗
.I think she is not from here

من فکر می‌کنم او از اینجا (اهل اينجا) نیست.

اگر Think به معنای «فکر کردن» به کار برود می‌شود آن را به صورت استمراری به کار برد. مثال:

?What are you thinking about

به چی فکر میکنی؟

.I am thinking about taking a trip to Europe

من در فکر سفر به اروپا هستم.

Want و Mean

فعل Want در شرایط عادی از دسته افعالی که ing نمی‌ گیرند ،می‌باشد و به صورت استمراری استفاده نمی‌شود، مگر در جمله‌یی با محتوایی نظیر مثال ذیل:

.You are always wanting something

تو دائم در حال خواستن چیزی هستی. (منظور اینکه دائم در حال بهانه گرفتن هستی.)

فعلMean هم به معنای «معنی داشتن» به صورت استمراری به کار نمی‌رود. اما اگر آن را به معنای «قصد داشتن» به کار ببریم می‌توان از آن به صورت استمراری استفاده کرد. مثال:

.I have been meaning to contact you, but the phone lines were disconnected

دائم قصد داشتم با تو تماس بگیرم، اما خط‌های تلفن قطع بودند.

اگر فعل‌های ديگري می‌شناسيد كه به صورت استمراری استفاده نمی‌شوند، با ما در بخش كامنت‌ها در ميان بگذاريد.

نگارنده: سحر حاجي عزيزي