واژه ها و اصطلاحات ضروری در خرید
فهرست مطالب
خرید کردن از جمله فعالیت هاییست که هر فردی علاقه مند به آن است. حتی اگر غیر از این باشد برای خرید برخی اجناس، افراد مجبور به رفتن به بازار و فروشگاههای مختلف خواهند شد. خرید در کشور خود کاری بسیار آسان خواهد بود اما اگر بخواهید در کشوری دیگر این کار را انجام دهید باید با عبارات مربوط به آن آشنا باشید تا بتوانید به شیوه های مختلف خریدی بهتر داشته باشید. به عنوان مثال، باید با اصطلاحات تخفیف گرفتن آشنا باشید تا بتوانید جنس و کالای مورد نظر را با قیمتی مناسب خریداری کنید. مبحث خرید، یکی از موضوعات رایج در مکالمات روزمره به حساب می آید. به همین دلیل در این خصوص، ما مقاله ای را آماده کرده ایم تا شما را با جملات، کلمات و اصطلاحات رایج و ضروری که هنگام خرید مورد استفاده قرار می گیرند، آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
معرفی فرهنگها و سنت خرید در آمریکا
وقتی صحبت از خرید در آمریکا شود، معروف ترین مناسبت یا سنتی که به شما معرفی خواهد شد،Black Friday است. این رویداد درست یک روز پس از روز شکرگزاری و در آخرین جمعه سال برگزار می شود و مردم به این بهانه خرید کریسمس را شروع می کنند. در این روز، تقریباً بیشتر فروشگاهها جنس های خود را با قیمتی پایین تر به حراج می گذارند.
همچنین در آمریکا پاساژهایی با عنوان outlet mall وجود دارد که شامل فروشگاههای مختلف و روباز هستند. فرق آنها با پاساژهای معمولی این است که افراد می توانند اجناس را با قیمتی ارزانتر و با تخفیف بیشتر خریداری کنند.
همچنان که در خیابانهای آمریکا در فصول بهار و تابستان در حال رانندگی هستید، احتمالاً با تابلوهایی با عنوان Yard sale یا Garage sale برمیخورید که بیان کننده این هستند که افراد وسایل دست دوم خود از جمله لباس های قدیمی، اسباب و اثاثیه منزل و… را در حیاط یا پارکینگ خانه خود به فروش میگذارند.
عبارات و اصطلاحات مرتبط با خرید
Window shopping
احتمالاً زمانی که به این عبارت برمیخورید برایتان جای سؤال باشد که معنی window shopping چیست. گاهی اوقات بیشتر از اینکه قصد خرید چیزی را داشته باشیم، علاقه مند و کنجکاویم که بدانیم چه چیزهایی در مغازه ها به فروش می رسد. بنابراین با همین هدف به بازار می رویم و به ویترین ها نگاه می کنیم. به این عمل window shopping گفته می شود.
We spent the afternoon window shopping. The windows are so well decorated.
بعدازظهر را صرف تماشای ویترینها (مغازه گردی) کردیم. ویترین ها بسیار خوب تزیین شدند.
Shop till you drop
معنی shop till you drop به این اشاره دارد که کل روز را با لذت به خرید اختصاص میدهید بدون ذره ای خستگی. به مثالی که در ادامه آمده دقت کنید.
My wife went out early to the shopping center to buy a new outfit for a wedding. She came back late in the evening weighed down with bags. She really shopped till she dropped.
همسرم برای خرید یه لباس جدید برای عروسی صبح زود به مرکز خرید رفت. غروب دیروقت در حالی که داشت زیر بار کیسه ها خم می شد برگشت. آنقدر خرید کرد تا از پا افتاد.
Slash the prices
کاهش چشمگیر قیمتها
There’s a great sale on in this street, the big shop is closing down and they have reduced the prices on everything. They have slashed some prices by 50%.
یک فروش عالی در این خیابان وجود دارد. مغازه بزرگ در حال بسته شدن است و آنها قیمت همه چیز را کاهش داده اند. برخی از قیمت ها را تا پنجاه درصد پایین آورده اند.
A shopping spree
معنی shopping spree میشود “تا حد امکان پول خرج کردن”
They were only in London for a few days and were determined to buy as much as they could. This was going to be a real shopping spree.
آنها فقط چند روز در لندن بودند و مصمم بودند تا جایی که می توانند خرید کنند. این یک خرید واقعی بود.
Shop around
همه ما وقتی قصد خرید چیزی را داریم، ابتدا قیمت آن را در چندین فروشگاه مختلف مورد مقایسه قرار می دهیم تا بتوانیم آن را با قیمتی مناسب تر خریداری کنیم. به این عمل shop around گفته می شود.
If you are going to buy something expensive like a new TV, it’s better to shop around.
اگر می خواهید چیزی گران قیمت مثل یک تلویزیون جدید بخرید، بهتر است مغازه های مختلفی را امتحان کنید.
To bargain
به چانه زدن برای گرفتن تخفیفِ بیشتر گفته می شود. پس یکی از کلماتی که در زمینه تخفیف گرفتن در انگلیسی استفاده میشود، همین لغت است.
مکالمه زیر نمونه ای از bargain یا تخفیف گرفتن به انگلیسی است.
You: This t-shirt costs four dollars. Will you sell it for two?
قیمت این تیشرت چهار دلار است. می شود آن را دو دلار بفروشید؟
Seller: How about three dollars?
سه دلار چطور است؟
You: Fine.
خوب است.
همانطور که در جمله اول مشخص است، از will برای درخواست مؤدبانه استفاده شده است. در واقع این یکی از کاربردهای رایج will در زبان انگلیسی به شمار می آید.
حال اگر با کسی در مورد معامله خوبی که داشته اید و تخفیف عالی که نصیبتان شده بود، صحبت کنید ممکن است از زبان او عبارت زیر را بشنوید:
What a bargain!
یا مثلاً به مکالمه زیر توجه کنید:
Jackie: Is that a new phone? How much did it cost?
آن تلفن جدید است؟ قیمتش چقدر شد؟
You: only $70. It was originally $150.
فقط هفتاد دلار. در اصل صد و پنجاه دلار بود.
Jackie: Wow! What a bargain!
وااووو! چه معامله ای!
همانطور که می دانید لغت steal به معنی دزدیدن است با اینحال وقتی از کسی جمله زیر را شنیدید تعجب نکنید.
My new dress was a steal.
این جمله به این معنی است که آن را با قیمتی بسیار پایین و با تخفیف زیاد خریداری کرده است. در واقع معادل a bargain است.
همچنین اگر چیزی a good deal باشد معادل دو عبارت بالا، با قیمتی پایین خریداری شده است.
I got a good deal on my car.
معامله خوبی برای ماشینم داشتم.
عبارات مورد استفاده در داخل فروشگاهها
وقتی وارد فروشگاهی می شوید، احتمالاً برایتان پیش می آید که صاحب مغازه یا کسی که آنجا مشغول به کار است، به شما به نحوی مؤدبانه پیشنهاد کمک در انتخاب اجناس بدهد یا در مواردی دیگر راهنماییتان کند. به عنوان مثال ممکن است از سؤالات و جملات زیر استفاده کند.
Would you like to try it on sir?
مایلید آن را امتحان کنید آقا؟
پس این سؤال در رابطه با پوشیدن لباس و امتحان کردن آن در اتاق پرو مورد استفاده قرار می گیرد.
You can put it on in the changing room. There is a full length mirror there.
مفهوم این جمله این است که می توانید لباس را در اتاق پرو و جلوی آینه ای تمام قد بپوشید و امتحان کنید.
That looks perfect madam, just let me do up the zip at the back.
عالی به نظر میرسد خانم، فقط اجازه دهید زیپ پشت را ببندم.
از این جمله برای ترغیب و جذب مشتریان استفاده می شود.
نکته: کالوکیشن do up a zip یعنی “بالا کشیدن و بستن زیپ”.
If you do not like this when you get home, you can bring it back anytime provided you have the receipt.
وقتی به خانه رسیدید، اگر این کار را دوست نداشتید، میتوانید هر زمان که بخواهید آن را به شرط داشتن رسید برگردانید.
اکثر مغازه ها و فروشگاهها جنسی که خریده اید را تعویض می کنند به این شرط که رسید را همراه خود داشته باشید.
Would you like it delivered to your home?
برخی مغازه ها بنا به تمایل شما، جنس خریداری شده را به منزلتان می فرستند.
در مورد سایز لباس نیز ممکن است جملات زیر را بشنوید.
What size do you wear?
چه سایزی میپوشید؟
Would you like to pick out another size and color?
آیا میخواهید سایز و رنگ دیگری را انتخاب کنید؟
Yes, sir you can change this jacket for another one for the same size if you don’t like the color.
بله، آقا اگر رنگ آن را دوست ندارید، می توانید این کت را با یک کت دیگر با همان سایز تعویض کنید.
هنگام پرداخت هزینه اجناس نیز سؤال زیر پرسیده خواهد شد:
How would you like to pay?
چطور مایلید پرداخت میکنید؟
همچنین شما هم می توانید جملاتی در مورد سایز/قیمت/تخفیف و موارد دیگر بیان کنید. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره کرده ایم.
Have you got this t-shirt in smaller size?
آیا این تیشرت را در سایز کوچکتر دارید؟
برای پرسیدن در مورد سایز استفاده می شود. به جای smaller می توانید لغات دیگری با توجه به سایز خود قرار دهید.
Where’s the changing room?
اتاق پرو کجاست؟
Does it come with a guarantee?
ضمانت دارد؟
That’s a rip off.
وقتی قیمت چیزی نامعقول و بسیار بالا باشد.
I won’t buy that jacket here. It’s way overpriced.
وقتی قیمت چیزی بیش از اندازه بالا باشد یعنی overpriced است.
Would you have this in another color?
رنگ دیگری از این دارید؟
Do you have something less pricey?
چیزی دارید که ارزان تر باشد؟
سخن پایانی
اگر به طور خودآموز به تقویت زبان خود پرداخته اید، از اهمیت یادگیری اصطلاحات انگلیسی غافل نشوید. تلاش کنید تا با برنامه ریزی و تمرینات روزانه برای یادگیری زبان انگلیسی، سطح زبان خود را بالا ببرید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.